مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin
پرواز تا آزادی FLY TO FREEDOM: نوامبر 2010

سه‌شنبه، آذر ۰۹، ۱۳۸۹

نامه مادر نازنین خسروانی به زندانبان دخترش: یادآور لحظه هایی خوب در ظلمت سرای بند ۲۰۹ اوین باش

یک ماه از بازداشت نازنین خسروانی، روزنامه نگار می گذرد . در این یک ماه به جز یک بارتماس تلفنی ، خانواده هیچ خبری از او ندارند و موفق به ملاقات با وی نیز نشده اند . اعظم افشاریان که روزها و شبهایش به یاد دخترش می گذرد، در نوشته ای کوتاه خطاب به زندانبانان دخترش خواسته که در نبود او با دخترش مهربان باشند تا او تنهایی سلول انفرادی را راحت تر تحمل کند :
متن کامل نامه اعظم افشاریان، به شرح زیر است:
سلام
نمی دانم کیستی و نمی خواهم با نام شغلت تو را بنامم، فقط شنیده ام که مامانی صدایت می کنند-کلمه ای که پر از مهر مادری است- نمی دانم چند سال داری و چند بار در روغن نزده سلول را باز کرده ای و کسانی را در آن جای داده ای و یا آن را باز کرده ای و نوید آزادی داده ای؟ این را می دانم که ماموری و معذور و وظیفه ای بر عهده داری که کوتاهی در انجام آن برایت مشکل ساز می شود ولی این را هم می دانم که معذوریت ماموریت را هم می توان با مهربانی همراه کرد. می توان با لبخندی یا گرمی نگاهی رنج تنهایی و سکوت را به جرقه امید تبدیل و یا برعکس بارقه کمرنگ امیدی را در وجود اسیری بخشکانی.
خوب می دانم که می دانی جوانان زندانی در این بند بدون شک آینده سازان این مرز و بوم خواهند بود. جوانانی که تاریخ گواه آنست که اگر بیگانه ای به یک وجب از خاک کشورشان چشم طمع بدوزد، سلاح بر دوش و با تمام قوا از میهن پاسداری می کنند. آزادی خرمشهر عزیز نقطه عطفی در تاریخ عشق این جوانان به حفظ حمیت و آزادی ایران و ایرانی است. مگر چند سال از جنگ نابرابر تحمیلی و آن رشادتها گذشته که به فراموشی سپرده شود؟
در این بند روزنامه نگارانی اسیر هستند که هدفشان سردادن ندای آزادگی و مساوات و انسان دوستی است. جای اینان در تحریریه است و قلمشان شمشیری علیه دشمن؛ جای آنها در بند نیست.
نمی دانم شب که به خانه می روی تا خستگی کار روزانه از تن به در بری چه کسانی چشم به راهت هستند، مادرت؟ برادرت؟ خواهرت و یا فرزندانت؟ و نمی دانم با بازگو کردن کدام خاطره از روزی که گذرانده ای محبت را برایشان معنا می کنی و شب که به بستر می روی کدام خاطره را در ذهن مرور می کنی و با آن کلنجار می روی؟ آیا زخمی بوده ای بر زخم های زندانیانت و یا مرحمی بوده ای بر التهاب تنهاییشان؟ آیا می توانسته ای امیدی را در دلی زنده کنی و دریغ کردی؟ ولی تو ای که به این نام می خوانندت نمی توانی اینقدر نامهربان باشی.
تو نیز نمی دانی که من کیستم. مادری هستم که نازنین دختر روزنامه نگارم قریب یک ماهی است که در بند ۲۰۹ میزبانش هستی و من پریشان این سوی دیوارهای این زندان با هزاران سوال بی جواب بی قرار مانده ام و حتی اجازه دیداری کوتاه با فرزندم از من دریغ می شود. می دانم که تو نمی توانی گشایشی در کلاف سردرپیچ گرفتاریم داشته باشی ولی این را می دانم که می توانی مهر مادرانه ای که ما را از ابرازش محروم ساخته اند هدیه جوانانی کنی که تو زندانبانشان هستی.
زندان تلخ است و خاطرات آن گزنده ولی گاهی شیرینی یک لبخند، یک نگاه گرم و یا یک کلام امید بخش برای همه عمر در خاطر می ماند و خوشا به حال آن کس که مظهر این خاطرات خوب باشد.
به یاد می آورم که چند ساعت پس از زلزله مرگبار بم، نازنین برای گزارش عمق فاجعه آنجا حضور داشت و درمیان آنهمه خاطره از ویرانی، یادآوری لبخند کودکی که ناامیدانه مادرش را زنده پیدا کرده بود، لحظاتی تلخی صحنه های در خاطر مانده را کم می کرد.
امید آن دارم که تو نیز یادآور لحظه هایی خوب در ظلمت سرای بند ۲۰۹ زندان اوین باشی.
اعظم افشاریان(مادر نازنین خسروانی)

کاریکاتور ( caricature) - ويكي ليكس همچنان اسناد محرمانه منتشر مي كند


فردا اعدام می شود؛ نباید بگذاریم شهلا جاهد را بکشند

خبرگزاری حکومتی فارس: وكيل شهلا جاهد گفت: شهلا جاهد سحرگاه فردا در زندان اوين اعدام خواهد شد.
عبدالصمد خرمشاهي درباره سرانجام اجراي حكم شهلا جاهد اظهار داشت: صبح امروز به واحد اجراي احكام رفتم و زمان اجراي حكم به من ابلاغ شد.
وي افزود: مسئولان واحد اجراي احكام دادسرا ضمن ابلاغ زمان اجراي حكم گفتند، قرار است اين حكم سحرگاه فردا در محوطه زندان اوين اجرا شود.
نباید بگذاریم شهلا جاهد را بکشند
بیانیه کمیته بین المللی علیه اعدام: جمهوری اسلامی تصمیم به قتل شهلا جاهد گرفته است و اعلام کرده است که روز ١٠ آذر (١ دسامبر) او را به قتل خواهد رساند. سران جمهوری اسلامی میخواهند نشان دهند که اگر دنیا جلو آنها را برای سنگسار و اعدام سکینه گرفته است، آنها در عوض میتوانند شهلا جاهد را پس از هشت سال زندان به پای چوبه دار ببرند!
رسانه های جمهوری اسلامی وظیفه زمینه سازی برای این قتل را به عهده دارند و دروغهای مکرری را تحویل جامعه داده اند اما حتی اشاره کوچکی به ده ایراد حقوقی وکیل پرونده و کل پروسه رسیدگی به این پرونده نمی کنند. نمیگویند که شهلا را شکنجه کرده و بعد از چندین هفته له کردن او٬ از وی اقرار گرفته و خودشان گفته اند که یک نفر باید این قتل را به عهده بگیرد و چه کسی بهتر از یک زن که رابطه مخفیانه با محمد خانی همسر مقتول داشته و علیه او میتوان فضا سازی کرد.
کمیته بین المللی علیه اعدام از همه مردم در ایران و جهان دعوت میکند به این جنایت وحشیانه حکومت اسلامی اعتراض کنند. دنیا باید در مقابل این ماشین جنایت و آدمکشی بپاخیزد و اینبار هم آنها را سر جای خود بنشاند.
از همه مردم شریف دنیا و همه سازمانهای مدافع حقوق زن و مدافع حقوق انسان دعوت میکنیم که با تمام قوا به حکم اعدام شهلا جاهد اعتراض کنند و مانع قتل او توسط حکومت جنایت اسلامی شوند.

ممانعت قاضی صلواتی از پذیرش وکالتنامه وکیل دکتر ابراهیم یزدی

ممانعت قاضی صلواتی از پذیرش وکالتنامه وکیل دکتر ابراهیم یزدیجرس: درحالیکه نگرانی ها نسبت به وضعیت جسمانی دکتر ابراهیم یزدی، دبیر کل زندانیِ نهضت آزادی ایران افزایش یافته و در آستانه برگزاری دادگاه این سالمندترین زندانی سیاسی ، قاضی دادگاه انقلاب تهران، از پذیرش وکیل این پرونده و وکلاتنامه وی خودداری کرد .
به گزارش منابع خبری جرس، در آستانه برگزاری دادگاه دکتر ابراهیم یزدی دبیر کل نهضت آزادی ایران و سالمندترین زندانی سیاسی در شانزدهم آذرماه، قاضی صلواتی (رئیس شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب و از قضات دادگاه حوادث بعد از انتخابات) از پذیرش وکیل این پرونده خودداری کرد .
در پی تعیین وقت دادرسی جهت رسیدگی به اتهامات دکتر ابراهیم یزدی، فریده غیرت ششم آذر به عنوان وکیل رسمی ایشان و به منظور ارایه وکالتنامه امضا شده از سوی دکتر یزدی پس از مراجعه به شعبه پانزدهم دادگاه انقلاب، با خودداری قاضی صلواتی و عدم پذیرش وکالتنامه روبرو شد.
صلواتی به بهانه آن که شخص دیگری می بایست وکیل این پرونده شود، از پذیرش وکیل رسمی دکتر یزدی خودداری کرده که این اقدام باعث افزایش نگرانی ها در خصوص روند دادرسی و امکان ارایه دفاعیات قانونی می شود. طبق اصل سی و پنجم قانون اساسی و مقررات آیین دادرسی کیفری، در همه دادگاه ها افراد حق دارند حداقل دو وکیل انتخاب کنند. یادآوری می شود خانم غیرت تا کنون در پرونده های مشابهی در همین شعبه به عنوان وکیل بدون هیچ مشکلی حضور داشته است.
گفتنی است دکتر ابراهیم یزدی نهم مهر ماه امسال در جریان اقامه نماز جمعی از فعالان ملی- مذهبی در شهر اصفهان، به همراه جمعی دیگر از اعضای نهضت آزادی دستگیر شد، که اگرچه دیگر اعضای بازداشتی بعد از هفته ها آزاد شدند، اما وی با وجود بیماری، به زندان اوین منتقل شد.
این سومین بازداشت دبیر کل نهضت آزادی ایران، وزیر خارجه دولت موقت و از فعالان ملی دهه های اخیر ایران بود، که با واکنش هایی در داخل و خارج از کشور روبرو شد.
طی روزهای اخیر صدها تن نفر از فعالان سیاسی، مدنی، مطبوعاتی و دانشجویی داخل و خارج کشور، نسبت به وضع سلامت دکتر یزدی ابراز نگرانی کرده و نسبت به روند غیر قانونی و غیراخلاقی بازداشت و محاکمه دکتر یزدی اعتراض نموده و خواستار آزادی فوری و انجام سریع معالجات پزشکی وی شده بود.
 

کاریکاتور (Caricature) - قطع سر مار


کیوان صمیمی، روزنامه نگار زندانی به زندان رجایی شهر تبعید شد


samimi-keyvan
کیوان صمیمی، روزنامه نگاری که در بند ۳۵۰ اوین محبوس بود، امروز به زندان رجایی شهر تبعید شد. وی یکی از هفده اعتصاب کننده زندان اوین بود. پیش از صمیمی، مجید توکلی و کوهیار گودرزی از دیگر اعتصاب کنندگان اوین به رجایی شهر تبعید شده بودند.
به گزارش کلمه، کیوان صمیمی بهبهانی مدیر مسئول ماهنامه توقیف‌شده نامه، عضو شورای ملی صلح، کمیته پی‌گیری بازداشت‌های خودسرانه، کمیته حمایت از حقوق شهروندی و نیز کمیته دفاع از حق تحصیل بوده است.
وی پس از انتخابات پرمناقشه ریاست جمهوری دهم بازداشت شد و تحت آزار و بازجویی طولانی مدت قرار گرفت. وی که تنها یک روز پس از انتخابات دستگیر شد، به اتهاماتی همچون زیر سوال بردن سلامت انتخابات و شرکت در تظاهرات متهم شده، صمیمی سابقه چهار سال زندان در زمان رژیم شاه را نیز دارد و یکی از برادرهایش نیز توسط رژیم شاه اعدام شده است.
کیوان صمیمی توسط قاضی پیرعباسی به شش سال حبس به علاوه محرومیت مادام العمر از فعالیتهای سیاسی محکوم شده است.
اتهامات اصلی وی تبلیغ علیه نظام، و اجتماع و تبانی برای برهم زدن امنیت ملی بوده است.

دور جدید برخورد با جوانان اصلاح طلب:حمله نیروهای امنیتی به منزل فاطمه عرب سرخی

تحول سبز: در استانه ۱۶ آذر و همچنین عاشورا، نیروهای اطلاعاتی و امنیتی دور جدیدی از بازداشت و برخورد با جوانان اصلاح طلب را آغاز کرده اند
به گزارش خبرنگار تحول، پس از حمله چند روز گذشته نیروهای اطلاعاتی به منزل دکتر کیانوش راد عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت ایران اسلامی و چند اصلاح طلب دیگر، ماموران امنیتی صبح امروز با حمله به خانه فاطمه عرب سرخی، کامپیوتر، پاسپورت، عکس، دست نوشته ها و وسایل شخصی او را با خود بردند. ماموران همچنین احضاریه را برای حضور در دادسرا به وی ارائه داده اند.‬
لازم به ذکر است که در چند روز گذشته نیروهای امنیتی به حمله به منازل برخی از جوانان اصلاح طلب، وسایل شخصی آنها را با خود برده و به آنها احضاریه داده اند. در یکی از این حملات که به منزل دختر دکتر کیانوش راد عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت صورت گرفت ، دختر و داماد ایشان بازداشت شدند.

آزادی علیرضا کیانی، از اعضای منتخب دفتر تحکیم وحدت


چکیده : علیرضا کیانی یکی دیگر از اعضای منتخب دفتر تحکیم وحدت که در سلسله بازداشت های دانشجویی در روز ۱۶ آبان ماه، دستگیر شده بود، آزاد شد. دیروز هم محمد حیدرزاده یکی دیگر از اعضای منتخب دفتر تحکیم وحدت و از فعالین دانشجویی شهرکرد آزاد شده بود.
علیرضا کیانی یکی دیگر از اعضای منتخب دفتر تحکیم وحدت که در سلسله بازداشت های دانشجویی در روز ۱۶ آبان ماه، دستگیر شده بود، آزاد شد.
به گزارش دانشجونیوز علیرضا کیانی فعال دانشجویی مازندران امروز با قید کفالت از زندان اوین آزاد شده است.
دیروز هم محمد حیدرزاده یکی دیگر از اعضای منتخب دفتر تحکیم وحدت و از فعالین دانشجویی شهرکرد آزاد شده بود.
محمد حیدرزاده، محسن برزگر و علیرضا کیانی در روز ۱۶ آبان ماه و علی قلی زاده در روز ۱۴ آبان ماه دستگیر و سپس به زندان اوین منتقل شدند. پس از دستگیری این چهار فعال دانشجویی، روابط عمومی دفتر تحکیم وحدت با انتشار بیانیه ای بازداشت فعالین دانشجویی را محکوم کرد و خواستار آزادی دانشجویان دربند شد.
گفتنی است که بعد از دستگیری چهار عضو منتخب دفتر تحکیم وحدت، سیاوش حاتم، فعال دانشجویی و دبیر سابق انجمن اسلامی دانشگاه بوعلی همدان و از اعضای شورای عمومی دفتر تحکیم وحدت، نیز در تاریخ سه شنبه ۲ آذر ماه دستگیر شد.
پیش از این فعالین دانشجویی دانشگاه های مازندران و شهرکرد اعلام کرده بودند که در صورت عدم آزادی دوستانشان، در روز ۱۶ آذر دست به اعتراضاتی خواهند زد.

دوشنبه، آذر ۰۸، ۱۳۸۹

جای یاران دبستانی ما زندان نیست

جای یاران دبستانی ما زندان نیست


افشای اسناد انتخابات ایران توسط ویکی لیکس

موضوع پرونده: انتخابات ایران
آنطور که از مدارک پیداست محمود احمدی نژاد با کودتای انتخاباتی بعنوان رئیس جمهور منتصب شده است.
گفتگو با چند تن از اعضای شمارش آراء شعب اخذ رای در سراسر ایران نشان می دهد موسوی با 26 میلیون رای (61%) مهدی کروبی با 10 تا 12 میلیون رای و محمود احمدی نژاد در بیشترین حالت 4 تا 5 میلیون رای و الباقی محسن رضایی رای آورده اند.
(به دلیل مسائل امنیتی نام او فاش نشده) او گفت میزان عظیم شرکت کنندگان در این دوره نشانگر وجود روحیه "ضد احمدی نژادی" بوده است.آنها می دانستند نتایج جز این خواهد بود.بنابراین با تحت فشار قرار دادن نمایندگان مهندس موسوی نتایج واقعی آرا را پنهان کردند.


عماد بهاور به ده سال زندان محکوم شد

جرس: عماد بهاور، مسوول شاخه جوانان نهضت آزادی از سوی قاضی صلواتی، رییس شعبه پانزده دادگاه انقلاب به تحمل دهسال حبس تعزیری محکوم شد.وی به اتهام تبانی برای تجمع بر ضد امنیت ملی، تبلیغ علیه نظام و توهین به رهبری محاکمه شده بود.

به گزارش کلمه، این حکم در دادگاه انقلاب به بهاور ابلاغ شده و قابل تجدیدنظرخواهی است.
 بهاور که عضو هسته مرکزی «پویش حمایت از خاتمی و موسوی» (موج سوم) نیز بوده در ۷ خرداد ۱۳۸۸ توسط دادگاه انقلاب بازداشت و اتهام وی تبلیغ علیه نظام عنوان شد.
 وی پس از ۹۶ ساعت آزاد اما پس از اعلام نتایج انتخابات دوباره دستگیر شد و تحت فشار روانی برای اقرار تلوزیونی قرار گرفت. بهاور روز چهارشنبه هفتم مرداد ماه پس از تحمل ۴۶ روز زندان انفرادی از زندان آزاد شد.وی در ۱۶ اسفند ۱۳۸۸ در حالی که به دادگاه انقلاب برای آخرین دفاعیات احضار شده بود، دوباره بازداشت شد و هم اکنون در بند ۳۵۰ اوین به سر می برد.
 

حکم قضائی بی‌سابقه در ايران: پرداخت ديه مقتول با قرعه‌کشی تعيين قاتل

خبرگزاری فارس: رئيس شعبه ۱۱۵۶ مجتمع قضايی بعثت گفت: قرعه‌کشی انجام شده، صرفا برای تعيين پرداخت‌کننده ديه است و اساساً در اين موارد قصاص منتفی است.
به گزارش خبرنگار قضايی فارس، طی روزهای گذشته، صدور حکمی مبنی بر تعيين قاتل به وسيله قرعه‌کشی در شعبه ۱۱۵۶ مجتمع قضايی بعثت در سطح رسانه‌ها بازتاب داشت که شبهاتی درباره مواد قانونی و فقهی اين موضوع ايجاد کرد.
قاضی گيوکی، رئيس شعبه ۱۱۵۶ مجتمع قضايی بعثت در گفت‌وگو با خبرنگار قضايی فارس، توضيحاتی در اين‌باره داد که در ذيل آن را می‌خوانيد.
وی در تشريح حادثه گفت: در ساعات پايانی ۱۷ خرداد ۷۴ فردی به نام اسدالله در جريان درگيری با دو نفر (منصور و شاپور) از ناحيه سر مورد اصابت چوب قرار گرفت و بر اثر ضربه مغزی به قتل رسيد.
گيوکی ادامه داد: تحقيقات برای شناسايی قاتلان آغاز شد تا اينکه يکی از متهمان به نام منصور دستگير شد و اعتراف کرد که با ضربه چوب اسدالله را به قتل رسانده است.
رئيس شعبه ۱۱۵۶ مجتمع قضايی بعثت خاطرنشان کرد: در مراحل بعدی تحقيقات و با دستگيری شاپور، منصور ضمن انکار اعترافات قبلی خود، مدعی شد شاپور اسدالله را به قتل رسانده است.
وی افزود: با توجه به اينکه قتل در ساعات پايانی شب رخ داده است، هيچ شخصی غير از قاتلان و مقتول در صحنه حادثه حضور نداشتند و شاهدی هم وجود ندارد.
گيوکی ادامه داد: در اين موارد شبهه‌ای تحت عنوان «شبهه محصوره» پيش می‌آيد و ما می‌دانيم که شخصی کشته شده و قطعا يکی از اين دو نفر مرتکب قتل شده است و دقيقا نمی‌دانيم کدام‌يک مرتکب قتل شده است. چون قتل با يک ضربه بوده، نمی‌توان مشارکت در قتل اعلام کرد. پس يقين داريم که قتل توسط يکی از مظنونان صورت گرفته است.
وی با بيان اينکه در اين موارد طبق قاعده فقهی موضوع قصاص منتفی می‌شود، ادامه داد: در اين موارد نمی‌توانيم دو نفر را به خاطر يک نفر قصاص کنيم، چون قطعا می‌دانيم يکی بی‌گناه و ديگری قاتل است و نمی‌توان هر دو را قصاص و يا هر دو را آزاد کرد، چرا که در صورت قصاص هر دو نفر يک بی‌گناه کشته می‌شود و چون قطعا يکی از آنها قاتل است، نمی‌توان هر دو نفر را آزاد کرد.
گيوکی افزود: بنابراين با منتفی شدن قصاص بحث ديه پيش می‌آيد. من بارها گفته‌ام که قرعه‌کشی نيز صرفا جهت پرداخت ديه و نه تعيين قاتل است؛ ما نمی‌خواهيم با قرعه‌کشی قاتل را مشخص کنيم بلکه می‌خواهيم برای جلوگيری از هدر رفتن خون يک مسلمان حکم به ديه دهيم.
رئيس شعبه ۱۱۵۶ مجتمع قضايی بعثت در تشريح ماده قانونی اين اقدام گفت: ماده ۳۱۵ قانون مجازات اسلامی که دقيقا موضوع اين پرونده منطبق بر آن است می‌گويد، اگر دو نفر متهم به قتل باشند و هر کدام ادعا کند که ديگری کشته است و علم اجمالی بر وقوع قتل توسط يکی از آن دو نفر باشد و حجت شرعی بر قاتل بودن يکی اقامه نشود و نوبت به ديه برسد، با قيد قرعه ديه از يکی از آن دو نفر گرفته می‌شود.
وی با بيان اينکه دقيقا همين اتفاق افتاده است، گفت: مضافا بر اينکه اوليای‌دم هم خواهان دريافت ديه بودند و با توجه به علم اجمالی هم دقيقا می‌دانيم که يکی از اين دو نفر قتل را مرتکب شده است.
گيوکی تاکيد کرد: پرونده حدود ۱۵ سال بلاتکليف مانده بود و همين بلاتکليفی باعث شد که با توجه به اينکه مستند قانونی در اين زمينه وجود داشت، اين قرعه‌کشی برای مشخص شدن پرداخت‌کننده ديه تعيين شود.
رئيس شعبه ۱۱۵۶ مجتمع قضايی بعثت با تاکيد بر اينکه اين اقدام کاملا مستند، شرعی و قانونی است گفت: چون بحث مالی است، فوت يکی از متهمان خللی به قرعه وارد نمی‌کند و با فوت وی، ديه از اموال وی استحصال خواهد شد.

صبح امروز دو استاد دانشگاه در تهران ترور شدند



حوالی ساعت 8 صبح امروز در میدان دانشجو در ولنجک، خودرو دکتر فریدون عباسی از اساتید دانشگاه شهید بهشتی منفجر شد و این استاد دانشگاه شهید بهشتی در راه انتقال به بیمارستان به شهادت رسید. همچنین بر اثر انفجاری که در بلوار ارتش (شمال شرق تهران) رخ داد، دکتر منوچهر شهریاری و همسر وی به شدت مجروح شدند.

بین ساعت هفت تا هشت صبح امروز، در دو عملیات تروریستی همزمان در شمال تهران و مقابل دانشگاه شهید بهشتی، دو استاد دانشگاه ترور شدند كه كه یكی از آنان به شهادت رسیده و دیگری مجروح و به بیمارستان منتقل شد.
به گزارش خبرنگار "آینده"، حوالی ساعت 8 صبح امروز در میدان دانشجو در ولنجك خودرو دكتر فریدون عباسی از اساتید دانشگاه شهید بهشتی منفجر شد و این استاد دانشگاه شهید بهشتی به بیمارستان منتقل شد. آخرین اخبار خوشبختانه از زنده ماندن این استاد دانشگاه حكایت دارد. همچنین بر اثر انفجاری كه در بلوار ارتش (شمال شرق تهران) رخ داد، دكتر منوچهر شهریاری و همسر وی به شدت مجروح شدند.
یكی از دوستان دكتر شهریاری در گفتگو با "آینده" وی را از اساتید ارزشی فیزیك هسته ای دانشگاه شهید بهشتی خواند و از شهادت وی خبر داد.
به گزارش فارس، هر دو استاد به یك شیوه اما در محل های جداگانه و حوالی ساعت 7:45 مورد ترور قرار گرفتند. مكانیزم اقدام تروریست‌ها به این شكل بود كه موتور‌سواران تروریست سوار بر با موتور پولسار نزدیك خودروی حامل استاد شده و با چسباندن یك بمب به ماشین سمت راننده، از آن فاصله گرفته و سپس خودرو را منفجر می كردند.
استاد دكتر مجیدشهریاری در بلوار نیروی زمینی ارتش بلافاصله و درجا پس از انفجار پژوی 405 به مقام شهادت نائل شد و استاد فریدون عباسی با همین شیوه در خودروی پژو 206مقابل دانشگاه شهید بهشتی ترور شد. وی و همسرش بلافاصله به بیمارستان منتقل و تحت مداوا قرار گرفتند.
به گزارش خبرنگار "آینده" سال گذشته نیز در همین روزها دكتر علی محمدی، استاد فیزیك دانشگاه تهران با كار گذاشته شدن بمب در یك موتورسیكلت كنار خودروش ترور شد و به رغم آن كه منابع رسمی موساد را عامل این ترور دانستند، تا كنون اطلاعات دقیقی از مجریان این عملیات تروریستی و دستگیری آنها منتشر نشد.
در ماه های اخیر هم دو پزشك و استاد علوم پزشكی ترور شدند كه به گفته مسوولان آگاهی، مشكلات شخصی و كاری با آنها انگیزه قتلشان بوده است.
دكتر شهریاری كیست؟
شهید دكتر شهریاری همچنین از اعضای شورای ملی سزامی (مركز تابش سینكروترون برای تحقیقات و علوم كاربردی در خاورمیانه) و از مشاوران ایران در این پروژه بود.
دكتر علی محمدی، استاد فیزیك دانشگاه تهران نیز كه سال گذشته با انفجار بمب در یك اقدام تروریستی به شهادت رسید، نماینده ایران در این پروژه علمی منطقه‌ای بود.
طرح سزامی (مركز تابش سینكروترون برای تحقیقات و علوم كاربردی در خاورمیانه) مربوط به بهره‌برداری از یك دستگاه سینكروترون در منطقه است كه قرار است با همكاری كشورهای منطقه در كشور اردن راه اندازی شود.
سینكروترون، دستگاهی است كه دارای كاربردهای مختلفی در تحقیقات علوم بنیادی، فن‌آوری نانو، زیست‌فن‌آوری، باستان‌شناسی، علم ساختارشناسی، مهندسی مواد، محیط زیست، تهیه داروهای نوین و پزشكی است.
فریدون عباسی كیست؟
دكتر فریدون عباسی دوانی كه صبح امروز طی یك عملیات تروریستی در میدان دانشجو تهران مجروح شده و به بیمارستان انتقال پیدا كرده ، از ابتدای انقلاب عضو سپاه پاسداران بوده و سه دور در جبهه جنگ عراق بر علیه ایران حضور داشته است. بعد از جنگ دكترای فیزیك هسته ای گرفته است.
وی از سال 72 عضو هیئت علمی دانشكده فیزیك دانشگاه امام حسین سپاه شده و در ادامه به ریاست دانشكده فیزیك این دانشگاه رسیده است . وی همزمان نیز در وزارت دفاع كار تحقیقات هسته ای را شروع كرده است. عباسی 52 ساله از متخصصین لیزری وزارت دفاع و از معدود متخصصان جدا سازی ایزتوپ بود. وی مسئول آموزش و تحقیقات هسته ای وزارت دفاع نیز بود. فریدون عباسی ریاست گروه فیزیك در دانشگاه امام حسین سپاه پاسداران هم داشت ولی بندرت به این دانشگاه می رفت.
بر اساس تحقیقات آینده، فریدون عباسی دوانی، از وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح از جمله افرادی است كه در قطعنامه ۱۷۴۷ شورای امنیت كه در تاریخ ۲۴ مارس ۲۰۰۷ میلادی، (برابر با ۴ فروردین ۱۳۸۶) به تصویب رسید، مورد تحریم قرار گرفته بود.
روایت شاهد عینی از اقدام تروریستی مقابل دانشگاه شهید بهشتی
یک شاهد عینی گفت: ساعت 7:45 دقیقه صبح امروز دو دستگاه موتورسیکلت با نزدیک شدن به خودروی پژوی استاد دانشگاه شهید بهشتی بمبی را به سمت خودرو پرتاب کردند که باعث انفجار شد.
یک شاهد عینی اقدام تروریستی امروز در مقابل دانشگاه شهید بهشتی گفت: ساعت 7:45 دقیقه صبح امروز دو دستگاه موتورسیکلت با نزدیک شدن به خودروی پژوی استاد دانشگاه شهید بهشتی بمبی را به سمت خودرو پرتاب کردند که باعث انفجار شد.
وی اظهار داشت: انفجار ناشی از این بمب صدای ناهنجاری تولید کرد و موتورسیکلت سواران با سرعت از محل حادثه گریختند.
این شاهد عینی افزود: در ادامه این حادثه پلیس در میدان دانشجو اقدام به تعقیب و گریز یک دستگاه پژو 206 کرد که به دلیل اقدام به فرار و بی‌توجهی به فرمان پلیس مأموران به سمت این خودروها شلیک کردند.

مادر سهراب: نمی‌خواهم و نمی‌گذارم خون بچه‌ام پایمال شود




پروین فهیمی (راست) در کنار فرزند جان باخته‌اش سهراب

پروین فهیمی (راست) در کنار فرزند جان باخته‌اش سهراب
۱۳۸۹/۰۹/۰۷
هفته گذشته پیش‌نویس قطعنامه‌ای از نقض حقوق بشر در ایران در کمیته سوم سازمان ملل متحد
با ۸۰ رأی موافق تصویب شد.
در پی آن محمدجواد لاریجانی دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه ایران به تصویب این قطعنامه
 اعتراض کرد و بان گی مون دبیرکل سازمان ملل را برای بررسی وضعیت حقوق بشر، به
 ایران دعوت کرد. دعوتی که با استقبال بان گی مون مواجه شد.
در این میان پروین فهیمی، مادر سهراب اعرابی یکی از کشته شدگان حوادث پس از
 انتخابات۸۸،ازآقای بان گی مون خواسته است درسفرش به ایران با خانواده کشته‌شدگان دیدارکند.
خانم فهیمی در گفت‌وگویی با رادیو فردا به پرسش‌هایی در این مورد پاسخ داده است.

خانم فهیمی ممکن است در مورد دلایل درخواست خود از بان گی مون توضیح دهید؟
من به عنوان
 یک مادر که فرزندش را در این اتفاقات از دست داده است، نظرم این بود
 که اگر قوه قضاییه مشکلاتی دارد و نمی‌تواند پاسخگوی ما باشد، آقای بان گی‌مون 
می‌تواند از طریق ادعای دادخواهی ما این مسئله را پیگیری کند.
شما برای پیدا کردن قاتل سهراب چه اقداماتی انجام دادید و به شما چه پاسخ دادند؟
من سال
گذشته بلافاصله شکایت نامه نوشتم. برای من شناسایی و معرفی قاتل و
 آمر قتل مهم است و این که در یک دادگاه علنی محاکمه شوند وگرنه قصد ندارم
 کسی را اعدام کنم و قصد ندارم کسی را قصاص کنم چون مخالف خشونت هستم.
 اما به عنوان یک شهروند این مملکت تقاضا دارم که قوه قضاییه پاسخگوی ما باشد.
شکایت ما در قوه قضاییه باز است و پیگیری هم کرده‌ایم ولی بعد از یک سال و پنج ماه
 هنوز پاسخی به ما نداده‌اند که چه کسانی به خودشان اجازه دادند بچه‌هایی مانند سهراب 
را در خیابان بکشند آن هم بدون دلیل.
مگر گناه این بچه چه بود؟ من باید بدانم بچه‌ام چه گناهی مرتکب شده بود که خودم
 اطلاعی نداشتم. من کجا باید دادخواهی کنم و صدایم را به گوش مسئولان مملکت برسانم؟
مگر بچه من حق زندگی دراین مملکت را نداشت؟ به چه کسی باید دردم را بگویم؟
خانم فهیمی، خواسته شما از دبیرکل سازمان ملل، چیست؟
باید صدایم را بشنوند و من مخصوصاً
از ابتدا صدایم را بلند کردم. یک انسان دراین
 دنیا حق زندگی دارد. بچه من هیچ کار خلافی نکرده بود که کشته شود. مگر هر کس
 اعتراض کند باید کشته شود؟
در اینجا کسی به دادخواهی من جواب نمی‌دهد بنابراین آقای بان گی‌مون که دبیر
سازمان ملل است و می‌تواند کاری انجام دهد باید حق ما را بگیرد.
گویا شما گفته‌اید فقط سهراب و ندا شهید نشده اند بلکه در قطعه ۲۵۷ بهشت زهرا
پر است از شهدایی که حتی کسی نامشان را نشنیده است؟بله، بیایند ببینند و آمار بگیرند.
 مگر تنها بچه من و یا ندا کشته شد؟ این همه انسان 
بی جهت از بین رفتند، برای چه؟ چه کسی دارد این کارها را انجام می‌دهد؟ خوب بیایند
معرفی کنند. اگر جاسوس انگلیس و آمریکا یا منافقین این کار را کرده‌اند آنها را معرفی
 کنند، هر کسی هست باید به ما معرفی کنند.
من اجازه نمی دهم بچه مرا بکشند و صدایم درنیاید. این حق قانونی من است و جلوی
 همه آنها گفته‌ام که این حق من است و صدایم خاموش نخواهد شد مگر این که مرا
 هم بکشند تا صدایم خفه شود.
فکر می‌کنید شهدای قطعه ۲۵۷ بهشت زهرا چند نفر هستند؟
تعدادی را که خودم می‌شناسم
 از جمله اشکان سهرابی، علیرضا افتخاری، دانیال
 رمضانی و خیلی‌های دیگر هستند. ما شب‌های جمعه می رویم بهشت زهرا می‌بینیم،
منتها به خاطر ترس و وحشتی که ایجاد کرده‌اند صدای کسی در نمی‌آید. ولی من در
 قبال فرزندم احساس مسئولیت می‌کنم و نمی‌خواهم و نمی‌گذارم خون بچه‌ام پایمال شود. 



سرلشكر صفوي: هرکسي که ‏در مقابل ولايت فقيه بايستد عاقبت به خير نمي‌شود


جرس: دستيار و مشاور عالي فرمانده كل قوا گفت: اين جهاد ‏پرچم عزت مسلمانان است، لباس عزت است و هر کس جهاد را ترک بکند لباس ذلت را بر تنش مي‌پوشانند. بسيجيان ‏ما بدانند تا روحيه جهادي در ملت ما است تا 10 ميليون بسيجي آماده هستند، دشمنان مي‌ترسند ولي ‏اگر جهاد را فراموش کردند يا دنبال چيز ديگري رفتند اندلس تکرار خواهد شد.‏
به گزارش ايلنا، سردار سرلشكر پاسدار سيد يحيي صفوي همچنین اظهار داشت:‏ مواضع شجاعانه هبري و برخورد قوي و اداره حکمت آميز و البته آمادگي نيروهاي ‏مسلح ‏و مانورهايي که سپاه در آن زمان انجام داد به همراه ديگرآمادگي هاي بسيج قدرتمند بيش از 10 ميليون نفري ‏باعث شد آمريكائي ها به خود جرات حمله به ايران اسلامي را ندهند.‏
وي، "تبعيت از ولايت" را موجب "عاقبت ‏به خيري" دانست و اظهار نظر کرد: به گذشته نگاه کنيد به حال نيز نگاه کنيد آنهايي که مقابل امام ايستادند در اين کشور ما آيا ‏‏عاقبت بخير شدند، آقا هم اكنون 21سال است که همان مسير امام را با صلابت با قدرت و با آن حکمت و ‏دورانديشي و بردباري دنبال مي کنند.‏
‏ وي ادامه داد: هرکسي که ‏در مقابل ولايت فقيه بايستد عاقبت به خير نمي شود، ولايت فقيه يک ولايت بر حق ‏است هر که با حق ‏دراويزد حق او را زمين مي زند واين شوخي بردار نيست.‏

یکشنبه، آذر ۰۷، ۱۳۸۹

نمایی جدید از بازی سیاست


درخواست کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران برای آزادی فوری دبیر کل نهضت آزادی ایران


yazdi-eb

 کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران، خواستار آزادی فوری ابراهیم یزدی، که در تاریخ ۹ مهر ۱۳۸۹ دستگیر شده و تا کنون هنوز اتهامات خویش را نمیداند، به جهت انجام معالجات پزشکی شد.

یزدی، اولین وزیر امور خارجهء جمهوری اسلامی ایران، در تاریخ ۹ مهر ۱۳۸۹ در یک منزل خصوصی در اصفهان به اتهام شرکت در “نماز غیر قانونی” در حالی که در مراسم ختم فرزند یکی از دوستانش حضور یافته بود دستگیر شد.  او سپس به بند ۲۰۹ زندان اوین تهران که تحت نظر وزارت اطلاعات می باشد منتقل شد.
یزدی در دورهء نقاهت پس از عمل جراحی برای سرطان مثانه و همچنین عمل جراحی قلب به سر می برد و خانوادهء وی باور دارد که جان وی به جهت فشارهای جسمی و روحی زندان به دلیل محرومیت از امکانات پزشکی و شرایط غیر بهداشتی در خطر است.  همسر یزدی چهل روز پس دستگیری وی برای اولین بار اجازهء ملاقات با او را پیدا کرد.
هادی قائمی، سخنگوی کمپین گفت:  “پس از دستگیری خودسرانه، حبس غیر قانونی، و محروم کردن آقای یزدی از حقوق قانونی و امکانات پزشکی، وی اینک می بایست سریعا آزاد شود تا خانواده و پزشکان وی بتوانند به مداوای وی بپردازند.  وی همچنین می باید هرچه سریعتر از اتهاماتی که متوجه وی است مطلع شود تا بتواند دفاعیهء لازم را تهیه کند.”
به نقل از خانوادهء آقای یزدی، با ۸۰ سال سن، رهبر نهضت آزادی ایران “پیرترین زندانی سیاسی ایران” محسوب می شود.  از آغاز نا آرامی های پس از انتخابات مورد مناقشه در خرداد ۱۳۸۸، آقای یزدی تا کنون سه بار دستگیر شده است که یک بار آن درحالی بود که وی در بخش مراقبت های ویژهء بیمارستان  بستری بود.  در طول یکی از این موارد دستگیری، وی ۵۰ روز را در حبس انفرادی گذراند.
از زمان استعفای خویش از مقام وزارت امور خارجه به دنبال اشغال سفارت آمریکا و گروگان گیری در سال ۱۳۵۸، یزدی یکی از رهبران اصلاح طلب ایران محسوب می شود.  وی متعاقبا به نمایندگی مجلس انتخاب شد، اما در انتها از انجام خدمات سیاسی منع گردید.
در نامه ای مورخ ۳ آذرماه که توسط هفت ایرانی سرشناس امضاء شده است، شیرین عبادی، برندهء جایزهء صلح نوبل، که وکالت یزدی را در پرونده های مختلف و به دنبال احضار وی توسط دولت به عهده داشته است، از دبیرکل سازمان ملل متحد، بان کی مون درخواست کرده تا در مورد آزاد کردن دکتر یزدی دخالت کند و آزادی وی را از جمهوری اسلامی ایران بخواهد.
بیش از ۵۰۰ زندانی عقیدتی که در پی تظاهرات پس از انتخابات دستگیر شده اند در زندانهای ایران محبوس هستند.  بیشتر آنها، مانند یزدی، از حقوقشان در خصوص طی مراحل قانونی و شرایط منطبق با حداقل استاندارد در زندان محروم بوده اند.
در تاریخ ۲۷ آبان ۱۳۸۹، کمیتهء سوم مجمع عمومی سازمان ملل متحد، پیش نویس یک مصوبه در خصوص وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران را تصویب کرد.  این مصوبه از جمهوری اسلامی ایران درخواست کرد که در خصوص موارد متعدد، از جمله موارد زیر پاسخگو باشد:  “ادامهء آزار و اذیت، ایجاد رعب و وحشت و محاکمه، شامل دستگیری های خودسرانه، بازداشت یا ناپدید شدن، و سرکوب خشونت آمیزافرادی مانند مخالفان سیاسی ، مدافعان حقوق بشر، وکلا، روزنامه نگاران و سایر نمایندگان مطبوعات، شرکتهای خدمات اینترنت، کاربران اینترنت، وبلاگ نویسان، روحانیون، اساتید دانشگاه، دانشجویان، و رهبران کارگری  در همه سطوح جامعه، و به خصوص آزار مداوم و بازداشت اعضاء و کارمندان کانون مدافعان حقوق بشر، …”
کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران از جمهوری اسلامی ایران خواست تا با آزادی یزدی و کلیهء زندانیان عقیدتی به تعهدات بین المللی حقوق بشر خود پایبند باشد.

عذرا قاضی میرسعید و مهسا رحمتی آزاد شدند


جرس: شب گذشته دو زندانی سیاسی زن از زندان اوین آزاد شدند.

 گزارش کلمه ، عذرا قاضی میرسعید و مهسا رحمتی از زندان اوین آزاد شدند.
عذرا قاضی میرسعید به اتهام محاربه به ۳ سال حبس قطعی محکوم شده بود که نیمی از دوران محکومیت خود را سپری کرد و به این ترتیب به صورت مشروط با آزادی وی موافقت شد.
مهسا رحمتی هم از افرادی بود که دی ماه سال گذشته و در حوادث روز عاشورا بازداشت و به دو سال حبس محکوم شد . حکم او مهر ماه امسال به اجرای احکام فرستاده شد و وی بار دیگر به زندان بازگشت اما شب گذشته از زندان آزاد شد.
در روزهای گذشته ۱۹ نفر از زندانیان سیاسی دیگر هم آزاد شده بودند.

دستگیری ساجده کیانوش راد و همسرش


یورش به منزل جوانان اصلاح طلب
 جرس: گفته می شود در یورش هایی که از امروز ظهر به منزل بعضی از جوانان اصلاح طلب سبز توسط نیروهای امنیتی صورت گرفته تعدادی بازداشت و تعدادی دیگر به دادسرای اوین فراخوانده شده اند.
بنا به گزارش تحول سبز، نیروهای امنیتی بعداز ظهر امروز با هجوم به منزل دکتر کیانوش راد عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت ایران اسلامی و منزل داماد او با تفتیش منزل آنان و همراه بردن وسایل شخصی آنان در حمله به منزل دختر ایشان، او و بهروز شاهرخ نیا همسرش را همراه خود بردند. بر اثراین هجوم بدهنگام همسر دکتر کیانوش راد دچار حمله قلبی و مشکل تنفسی شده به بیمارستان منتقل شد.
یادور می شود پیش از این دکتر کیانوش راد رئیس سابق منطقه خوزستان مشارکت و استاد دانشگاه چمران اهواز همراه با همسر و دخترش ساجده در مراسم دعای کمیلی که توسط خانواده یکی از زندانیان سیاسی برگزار شده بود، در یورشی شبانه دستگیر شده بود و همسر و فرزندش پس از یک شب آزاد شدند و خود او مدتها در انفرادی به سر می برد.
ساجده کیانوش راد که تجربه یک بازداشت غیرقانونی در مراسمی مذهبی را دارد این بار همراه همسرش راهی زندان شده است.

فراخوان جمعی از فعالان دانشجویی به مناسبت ۱۶ آذر


تاکنون ایستادگی کرده ایم، از این پس نیز خواهیم ایستاد
فراخوان جمعی از فعالان دانشجویی به مناسبت ۱۶ آذر
جرس: جمعی از فعالین دانشجویی دانشگاه‌های تهران، فراخوانی را به منظور برگزاری مراسم روز دانشجو منتشر کرده اند.
 به گزارش دانشجونیوز این دانشجویان در فراخوان خود ضمن تاکید بر اهمیت برگزاری مراسمات اعتراضی در این روز آورده اند: " برما دانشجویان آزادی خواه است که در روز 16 آذر سکوت نکنیم و به انحا مختلف اعتراض خود را به استبداد نشان دهیم. بر مبارزین دانشجویی است که با توجه شرایط دانشگاه محل تحصیل خود برنامه های مستقل اعتراضی برگزار کنند. در حال حاضر تجویز یک شکل از حرکت های اعتراضی برای دانشگاه های مختلف با شرایط متفاوت نمی تواند نتیجه یکسانی داشته باشد.
 همچنین در این فراخوان آمده است: فعالین دانشجویی در دانشگاه محل تحصیل خود باید با در نظرگرفتن امکانات و محدودیت ها، ایده های جدید برای گرامی داشت روز دانشجو بپرورانند. برپایی تجمع و تحصن اعتراضی موثرترین راه برای تزریق روحیه مبارزه طلبی به شریان جنبش دانشجویی است. در صورت عدم امکان برگزاری تجمع، حرکات اعتراضی همه گیرتر و کم هزینه تر چون تعطیلی کلاس های درس و حتی تعطیلی دانشگاه و نیز شعار نویسی و پخش شب نامه های اعتراضی می تواند توسط فعالین دانشجویی در دانشگاه ها مورد توجه قرار گیرد."
  در پایان این بیانیه که با امضای " جمعی از فعالین دانشجویی دانشگاه های تهران" منتشر شده، آمده است: هرچند که برخوردهای ددمنشانه با فعالین دانشجویی در یک سال گذشته کمر جنبش دانشجویی را خم کرده است اما تنه این درخت سرو سربلند مستحکم تر از آن است تا با تیغ به کندی گراییده سرکوب منقطع شود. این درخت تنومند و پرغرور ریشه در خاک آزادگی و انسانیت دارد. تا زمانی که انسانیت در این مملکت زنده است، جنبش دانشجویی منتقد استبداد و بیداد، جاری و ساری خواهد بود.

تبلیغ برای دولت به قیمت سرطان برای مردم

پنهانکاری هزینه های تولید بنزین
یک مقام اقتصادی دولت از ناکام ماندن فتنه ای به نام "فتنه بنزینی" خبر داد؛به این ترتیب فهرست انواع "فتنه"هایی که مقامات جمهوری اسلامی در طول یک سال گذشته ردیف کرده اند، بلند تر شد با این تفاوت که این یکی "ناکام" ماند.
معاون وزیرنفت دیروز خبر دادکه: "دشمنان برای تحریم بنزین ایران از دوسال پیش نقشه کشیده بودند که با تحت فشار گذاشتن ایران فتنه به پا کنند."
به گفته وی البته "با خودکفا شدن ایران در تولید بنزین این فتنه خنثی شد."
  به گزارش مهر، عبدالحسین بیات معاون وزیر نفت در امور پتروشیمی دیروز در یک گردهمایی نفتی با بیان اینکه "دشمن با برنامه ریزی 2 ساله قصد داشت با تحریم بنزین ایران را فلج کند"، در ادامه گفت: "اهمیت خودکفایی در تولید بنزین در مجتمع‌های پتروشیمی حتی در خود مجموعه وزارت نفت هم به خوبی تبیین نشده است."
این در حالی است که چندی پیش یک نماینده همسوی دولت در مجلس، خبر از واردات بنزین داده بود. اسدالله قره خانی برخلاف ادعای مسئولان دولتی در مورد توقف واردات بنزین، گزارش رویترز را تایید کرده و به اکونیوز گفته بود: "ما هرگز اعلام نکرده ایم که از دنیا بنزین خریداری نمی کنیم بلکه کشورهای غربی فروش بنزین را تحریم کرده اند. در شهریورماه ایران، یک میلیون لیتر واردات بنزین داشت."
اظهارات نماینده علی آباد کتول در تناقض آشکار با ادعای وزیر نفت است که دقیقا از 16شهریور به این سو از خودکفایی بنزین سخن میگوید.
 فتنه ای بسیار دقیق
به گزارش مهر، معاون وزیر نفت با بیان اینکه "برنامه‌ریزی دشمن برای تحریم بنزینی ایران بسیار دقیق بود"، تصریح کرد: "دشمنان طوری برنامه‌ریزی کرده بودند که با تحریم فروش بنزین به ایران و پایان ذخایر بنزین از ابتدای فصل بازگشایی مدارس ایران با بحران کمبود بنزین روبرو شود."
به گفته وی، "دشمنان برنامه ریزی رسانه ای برای ایجاد تشنج در کشور را نیز انجام داده بودند."
وی با بیان اینکه "به مدت سه هفته تولید بنزین در صنایع پتروشیمی در سکوت رسانه ای انجام شد و اجرای این طرح بدون هیچ گونه مشکلی نتیجه داد"، افزود: "در این مدت تمام تلاش شد که ضمن تولید بنزین مشکلی در تولید محصولات پتروشیمی پیش نیاید و صنایع پایین دستی پتروشیمی نیز بدون خوراک نمانند."
  این عضو ستاد تدابیر ویژه اقتصادی وزارت نفت با اشاره به گذشت 100 روز از آغاز طرح تولید بنزین در صنایع پتروشیمی، اظهارداشت: "در حال حاضر صنعت پتروشیمی آمادگی تولید روزانه بیش از 17 تا 20 میلیون لیتر بنزین را دارد."
آلوده بودن بنزین
نکته جالب سخنان بیات آنجا بود که به طور تلویحی آلوده بودن بنزین های تولید شده را هم تایید کرد و با تاکید بر اینکه "با حذف بنزین از چرخه تولید بنزین در برخی مجتمع ها مشکل آلودگی آن هم به سرعت مرتفع شده است"، بیان داشت: "با این اقدام از ظرفیت خالی مجتمع پتروشیمی نوری هم به طور کامل استفاده شده است."
اظهارات این مقام دولتی در شرایطی است که پیش از این یک نماینده عضو کمیسیون انرژی مجلس به صراحت از سرطان‌زا بودن بنزین تولید داخل خبر داده و گفته بود: "بنزینی که در پالایشگاه ها به شکل غیر استاندارد تولید میشود سرطانزا است واگر این بنزین سرطان‌زا در اختیار مردم قرار بگیرد مردم را به صورت حاد تری درگیر می‌کند و هزینه تمام شده آن برای کشور نیز بالاتر است."
به گزارش کلمه عسگر جلالیان اضافه کرده بود: "اگر با کمبود بنزین مواجه شویم به مردم فشار می‌آید و با نارضایتی آنها مواجه خواهیم شد. اما بحران نارضایتی مردم قابل مدیریت و کنترل است و نهایتا با عصبانیت آن ها رو به رو هستیم که خطرش کمتر از این است که مردم را در معرض خطر سرطان و مرگ قرار دهیم.
همچنین غلامعلی میگلی‌نژاد، عضو دیگر کمیسیون انرژی مجلس هم از ماموریت مرکز پژوهش های مجلس و دیوان محاسبات برای تهیه گزارشی در خصوص احتمال سرطان‌زا بودن بنزین تولید داخل خبر داده بود.
 این گفته ها در میانه آبان ماه با واکنش روابط عمومی وزارت نفت مواجه شد.گردانندگان این روابط عمومی ضمن تکذیب سرطان زا بودن بنزین تولید شده در مجتمع های پتروشیمی، ترویج این سخنان را درراستای بد خواهان دانستند که "با خودکفایی بنزین کشور مخالفند".
این مخالفت اما فقط محدود به چند نماینده نشد که به صورتی گسترده تر رییس کمیسیون انرژی مجلس را نیزدربر گرفت.به گزارش ایلنا حمیدرضا کاتوزیان در این مورد گفت: "هزینه تمام شده برای هر لیتر بنزین، از بهای بنزین سبد خلیج فارس که در بنادر جنوب تخلیه می‌شود خیلی بیشتر است. از طرف دیگر، بخش‌هایی از پتروشیمی که با هدف خودکفایی در تولید بنزین مورد استفاده قرار می‌گیرد، دچار مشکل تعمیر و نگهداری، فرسودگی و کمبود منابع می‌شوند."
 به گفته رئیس کمیسیون انرژی مجلس "مراکز پتروشیمی از قبل تعهداتی برای تولید برخی محصولات دارند که باید بتوانند به آن عمل کنند. اما استفاده از مجتمع‌های پتروشیمی برای تولید بنزین، مانع از اجرای این تعهدات می‌شود".
اما علیرغم نگرانی کاتوزیان از قطع تولیدات وصادرات پتروشیمی، معاون وزیرنفت، بنا به گزارش مهر، خلاف این نظر را دارد.وی با بیان اینکه "در هفت ماهه امسال بیش از 9 میلیون تن محصول به ارزش 5.3 میلیارد دلار صادرات انجام شده است"، می گوید: "صادرات محصولات از نظر ارزشی 52 درصد و از نظر وزنی 27 درصد رشد داشته است."
معاون وزیر نفت ادامه می دهد: "علاوه براین، میزان فروش داخلی محصولات پتروشیمی در مهر ماه به 650 هزار تن رسید که 55 درصد بیشتر از سال گذشته بوده است."
البته این گفته های آقای بیات در آذر ماه است؛ وی اما در اواخر شهریور ماه از توقف صادرات پتروشیمی خبر داده بود.به گزارش روزنامه جام جم وی در آن مقطع گفته بود: "با اجراي طرح توليد بنزين در واحدهاي پتروشيمي بخش عمده اي از صادرات محصولات پتروشيمي کشور قطع شده است، ولی هم اکنون امکان توليد بنزين در 6 مجتمع پتروشيمي فراهم شده است".
 دویچه وله هم دراین خصوص نوشت: "شواهد فراوانی وجود دارد که نشان می‌دهد ادعای بی‌نیازی کامل از واردات بنزین دست‌کم در شرایط حاضر، بیش از آنکه واقعی باشد به منظور بی‌اثر خواندن تحریم‌های غرب تکرار می‌شود. سخنان دیروز و امروز برخی از مقام‌های ارشد دولت از آن حکایت دارد که رسیدن به خودکفایی واقعی در تولید بنزین هنوز میسر نشده. همچنین به نظر می‌رسد با این «طرح ضربتی» فعالیت مجتمع‌های پتروشیمی و صادرات محصولات آنها دچار اختلال و رکود شده است."

تجمع مجدد کامیون‌داران مقابل مجلس


جرس: برای دومين روز پياپی خريداران كاميون‌های T300 مقابل مجلس تجمع كردند.
 به گزارش فارس، جمعی از خريداران كاميون‌های T300 از شركت خودروسازی سايپا ديزل برای دومين روز پياپی در تجمعی اعتراض‌آميز نسبت به غيراستاندارد بودن اين خودروها مقابل مجلس تجمع كردند.
 تجمع‌كنندگان پارچه‌نوشته‌هايی را در اعتراض به غيراستاندارد بودن اين كاميون‌ها مقابل مجلس نصب كردند.
 اين عده روز گذشته نيز مقابل مجلس تجمع کردند.

صدور قرار مجرمیت براي 20 متهم حوادث كوي دانشگاه


جرس: پس از اعلام خبر احضار ۳۰ نفر در رابطه با پرونده کوی دانشگاه و صدور قرار مجرمیت برای چند تن از آنان، امروز یک مقام مسئول در سازمان قضایی نیروی مسلح اعالم کرد که براي 20 متهم ديگر حوادث كوي دانشگاه تهران قرار مجرميت صادر شده است.
به گزارش ایسنا، این مسئول قضایی در حاشيه‌ نمايشگاه دستاوردهاي قوه قضاييه در مجلس درباره‌ پرونده حوادث كوي دانشگاه گفت: تاكنون حدود 10 جلسه از محاكمه 27 متهم پرونده حوادث كوي دانشگاه برگزار شده كه در اين جلسات شكات و تمامي متهمان حضور داشتند.
وي ادامه داد: در جلسه اول دادگاه نماينده‌ حقوقي وزارت علوم و نماينده حقوقي دانشگاه تهران و وكلاي شاكيان شكايت خود را مطرح كردند.
اين مسوول قضايي همچنين گفت: اخيرا قرار مجرميت درخصوص 20 متهم ديگر پرونده صادر شده كه در صورت تاييد، پرونده اين افراد به زودي با صدور كيفرخواست به دادگاه ارسال مي‌شود.
اين درحالي است كه پيش از اين رييس قوه قضاييه با انتقاد از عدم همكاري برخي نيرو‌هاي امنيتي در پرونده‌ي كوي دانشگاه از احضار بيش از 30 نفر در اين‌باره خبر داده بود.
صادق آملي لاريجاني در همايش پيام ماندگار به مناسبت سالروز تاسيس بسيج دانشجويي در رابطه با رسيدگي به پرونده كوي دانشگاه اظهار كرده بود: متاسفانه در پرونده كوي دانشگاه نيروهاي امنيتي هيچ كمكي به ما نكردند و اشاره‌ايي مبني بر اينكه هيچ كمكي ارائه نشده، به ما نبود، بلكه به نيروهاي امنيتي بود و در جلسه‌اي اين موضوع را خدمت مقام معظم رهبري مطرح كردم.
وي با بيان اينكه اقدامات ما براساس اطلاعاتي بود كه از ساير طريق به دست آورديم، اعلام كرد: در رابطه با اين پرونده بيش از 30 و چند نفر احضار شدند و براي برخي از آنها كيفرخواست قطعي صادر كرديم. اين پرونده بايد به صورت دقيق مورد رسيدگي شود از ما انتظار تعجيل نداشته باشيد زيرا ما براساس قانون فعاليت مي‌كنيم و نمي‌توانيم براساس اتهام كار كنيم. اميدواريم اين پرونده به صورت خوبي به انتها برسد.
پیش از این و در پی احضار تعدادی از دانشجویان توسط دادسرای انتظامي نیروهای مسلح به اتهام "مشارکت" در حوادث کوی دانشگاه تهران، بیم آن می‌رود که به جای متهمان اصلی، دانشجویان مجرم این حوادث اعلام شوند.

پیش شماره ششم روزنامه اعتمادملی



پیش شماره ششم روزنامه تک‌صفحه‌ای اعتمادملی به منظور پرینت و تکثیر عمومی منتشر شد.



دانلود شماره ششم روزنامه اعتماد ملی نسخه PDF

دانلود شماره ششم روزنامه اعتماد ملی نسخه JPG

فتنه غدیر قم، چاه خشک ولایت را آب مشروعیت نمی دهد


دیرزمانی است که تشت رسوایی استبداد دینی حکومت ایران از بام فرو افتاده است و مدتهاست که دیگر در اصل انحراف و فساد این حکومت، اختلافی در بین انسانهای آزاد اندیش وجود ندارد و صحبتها از اثبات کجروی دارالخلافه جمهوری اسلامی فراتر رفته و کلام عقلا اکنون حول این محور شکل گرفته است که ریشه های شکل گیری این جرثومه فساد چیست و چه باید کرد که پس از فروپاشی این طاق لرزان دوباره در ورطه استبداد دینی و غیردینی گرفتار نیاییم.                                                                                      

شنبه، آذر ۰۶، ۱۳۸۹

آموزش وبلاگ‌نویسی به ۱۵ هزار بسیجی


فرمانده سپاه سیدالشهدای استان تهران از اتمام آموزش وبلاگ‌نویسی به ۱۵ هزار بسیجی خبر داد.
به گزارش خبرگزاری فارس، بهرام حسینی مطلق ورود به عرصه فضای مجازی در راستای ترویج فرهنگ بسیجی با آموزش بیش از ۲۰ هزار نفر را، از اولویت‌های دیگر سپاه استان دانست و گفت: تا پایان آذرماه سال‌جاری بیش از ۲۰ هزار نفر از آموزش‌های وبلاگ‌نویسی و وورد به فضای مجازی بهره‌مند می‌شوند و هم‌اکنون نیز ۱۵ هزار نفر در این زمینه آموزش دیده‌اند.
وی ادامه داد: برگزاری جشنواره وبلاگ‌نویسان بسیجی در راستای توسعه فرهنگ شهادت و ایثار نیز از جمله برنامه‌های پیش‌رو در این هفته است.
گفتنی است پیش از این فرمانده سپاه محمد رسول الله(ص) از آموزش ۱۵۰۰ «تکاور سایبری» خبر داده بود. 

دیدار جمعی از روزنامه نگاران و فعالان سیاسی با خانواده نازنین خسروانی ،روزنامه نگار زندانی


جمعی از روزنامه نگاران و فعالان سیاسی با خانواده نازنین خسروانی، روزنامه‌نگار زندانی دیدار کردند .
به گزارش کلمه، نازنین خسروانی ، روزنامه نگار سه هفته پیش در خانه اش توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به زندان اوین منتقل شد . او از زمان بازداشتش تنها یک بار با خانواده اش تماس تلفنی داشته است و بیش از دوهفته است که خانواده وی از او بی خبرند .همچنین مسوولان زندان به خانواده او اعلام کرده اند که وی ممنوع الملاقات است .
در این دیدار اعظم افشاریان، مادر نازنین، گزارشی از روند پیگیری‌هایی که از زمان بازداشت فرزندش انجام داده ارائه و باردیگر نسبت به بی‌اطلاعی مطلق از وضعیت فرزندش ابراز نگرانی کرد.
افشاریان مادر این روزنامه نگار دربند در مدت بازداشت فرزندش به همه مراکز قانونی مراجعه کرده اما تاکنون جوابی درباره علت بازداشت نازنین دریافت نکرده است . بی خبری مطلق از این روزنامه نگار که به بیماری قلبی هم مبتلاست موجب افزایش نگرانی خانواده اش شده است .
در ادامه مریم قدس، همسر فیض‌الله عرب‌سرخی، ضمن آرزوی آزادی سریع تر نازنین گفت : امیدوارم مسوولان قضایی هر چه زودتر تدابیری بیاندیشند که این خانواده و همه خانواده‌هایی که عزیزشان دربند هستند، از وضعیت عزیزان خود آگاه شوند، تا کمی از نگرانی‌های آنها کاسته شود.

پدر شبنم و فرزاد مددزاده:می گویند شما را آورده ایم اینجا تا شکنجه تان کنیم

شبنم مددزاده، دبیر سیاسی انجمن اسلامی دانشگاه تربیت معلم تهران است که به اتفاق برادرش فرزاد مددزاده، از اول اسفند هشتاد و هفت در بازداشت به سر می برند تاکنون نه تنها نتوانسته اند به مرخصی بیایند بلکه از یک ماه و نیم پیش هم دور جدید فشارها بر شبنم مددزاده آغاز گردیده است. او که نایب دبیر هیات رئیسه شورای تهران دفتر تحکیم وحدت نیز هست، از سوی شعبه 28 دادگاه انقلاب به 5 سال حبس در تبعید محکوم و فرزاد مددزاده، برادر این فعال دانشجویی نیز به 5 سال حبس در تبعید محکوم شده و هر دو اکنون در زندان رجایی شهر بسر می برند.
گفتنی است، این فعال دانشجویی که بیش از هفتاد روز را در سلول انفرادی بند 209 گذرانده بود به همراه برادرش تحت شدید ترین فشارها و شکنجه های روانی و فیزیکی برای اعترافات واهی قرار گرفتند اما هیچ یک زیر بار این اتهامات نرفتند.
به همین مناسبت "جرس" با عبدالعلی مددزاده پدر شبنم و فرزاد در خصوص آخرین وضعیت آنها به گفتگو پرداخته که در پی می آید:
آقای مدد زاده لطفا در خصوص آخرین اطلاعی که از وضعیت فرزندانتان شبنم و فرزاد دارید بفرمایید؟
روز یکشنبه ملاقاتی با دخترم داشتم که در فضای بسیار امنیتی برگزار شد. یک کابین مخصوصی بود که من توانستم با دخترم ملاقات کنم البته با هماهنگی های بسیار زیاد این کار انجام شد و نهایتا به من اجازه دادند دخترم را ببینم. یک کابین مخصوصی بود که پشت سرشبنم مامور اطلاعات ایستاده بود و پشت سر من هم و در فضای امنیتی شدیدی یک پدر و دختر توانستند همدیگر را ملاقات کنند. زیاد نتوانستیم صحبت کنیم.
وضعیت جسمی و روحی ایشان چطور بود؟
دخترم خیلی غمگین و ناراحت بود. بسیار هم ضعیف شده و حال جسمانی خوبی هم ندارد. دخترم مشکل قلبی دارد و نیاز به متخصص قلب دارد اما نمی گذارند متخصص او را ببیند برای سونوگرافی و مشکلاتی از این دست. اما اصلی ترین مشکل دخترم این است که از نظر روحی تحت فشار است و رنج می برد. الان یک ماه و نیم است که دخترم ممنوع التلفن است و ملاقات حضوری هم ندارد. به هر جا هم که مراجعه می کنیم پاسخی نمی دهند دیگر نمی دانیم به کجا مراجعه کنیم که اینها ممنوع الملاقاتی دخترم را بر دارند.
آیا علت اینکه دخترتان را ممنوع الملاقات و ممنوع التلفن کرده اند را توضیح نمی دهند؟
می گویند چرا برای خواهر و برادرت تلفن می زنی و نامه نوشته ای. همه اینها بهانه است آقایان خودشان برنامه دارند. دختر من دانشجوی سال سوم است و نوزده ماه است که در زندان است تا یک ماه و نیم پیش که ملاقات داشتیم اما الان آن را هم از ما دریغ می کنند. برای گرفتن مرخصی هم که مراجعه می کنیم هیچ جوابی نمی دهند و هیچ راهی هم جلوی پایمان نمی گذارند که به کجا برای پیگیری مراجعه کنیم. یعنی می گوینداطلاعات باید با مرخصی موافقت کند که آن هم نمی کند. همیشه این ناراحتی و سختی ها را تحمل می کنیم این بار هم که شبنم گفت که با این وضعیت نیایید تا اینها تلفن و ملاقات حضوری را آزاد کنند.
شما برای پیگیری این وضعیت پیش دادستان رفته اید؟
  پیش دادستان کرج رفتیم و مشکلاتمان را هم مطرح کردیم اما گفتند به ما ارتباطی ندارد و ما فقط مسئول نگهداری این زندانیان هستیم و دریغ از پاسخ و نتیجه ای. چندین جا نامه دادیم و فرم پر کردیم هیج جوابی نمی دهند. حتی به ما اجازه ملاقات با دادستان تهران را نمی دهند تا این مشکلات را مطرح کنیم.
وضعیت پسرتان چطور است؟
فرزاد هم همین طور است. فقط تلفن می تواند بزند. ملاقات حضوری که نه اما دو هفته ای یکبارمی توانیم ده دقیقه او را ببینیم. هر وقت هم که در ملاقات کابینی او را می بینم خیلی حالم بد می شود. خیلی ضعیف است و شرایط جسمی مناسبی ندارد.خوب معلوم است یک جایی که میوه و تغذیه نباشد جسم سالم برای کسی می ماند؟ از نظر روحی هم ناراحت است. هر دو فرزندانمان مشکل جسمی دارند اما با مرخصی آنها موافقت نمی کنند.
آیا مشکلات جسمانی آنها رسیدگی پزشکی می شود؟
اگر رسیدگی پزشکی می شد که حال و روز بچه های من اینطور نبود. وقتی هم که با آقایان از رسیدگی پزشکی برای درمان صحبت می کنیم، می گویند ما بچه هایتان را نیاوردیم اینجا که مداوا کنیم، ما شما را آورده ایم اینجا تا شکنجه تان کنیم. اینجا زندان است از ما متخصص می خواهید؟ این برنامه اشان است.
هیچ کاری هم نمی توانم انجام دهم. برای اینکه وکلای فرزندانم در زندان هستند. خانم ستوده و آقای اولیا یی فرد هر دو در زندان هستند. وکیل دیگری هم نمی توانم بگیرم برای اینکه پرونده بسته شده است.
در پایان هر صحبتی که با مسئولین دارید بفرمایید.
من هر چه که بگویم و آنها هم این صحبتها را بخوانند جوابی نمی دهند. اگر جواب می دادند شبنم سال سوم کامپیوتر بوده و الان باید درسش تمام می شد اما الان نوزده ماه است که در زندان است. اگر نمی خواهند اینها درس بخوانند پس چه توقعی از جوانان کشور دارند؟ اصلا عفو سیاسی نیست. عفو را به آن کسی می دهند که معتاد و قاچاقچی و قاتل است. اما جوانان دلسوز که اینها اسمشان را گذاشته اند افراد سیاسی باید در زندان باشند. دیگر چه می توانم بگویم؟ چکار می توانم بکنم؟ من و مادر بچه ها هم در این نوزده ماه تمام سلامتی و قلبمان را گذاشته ایم و مریض هستیم اما هیچ پاسخی نمی دهند.

افشاگری بی سابقه علیه نزدیکان احمدی نژاد, محمدرضا یزدان پناه

از ارتباط با مجاهدین تا بساط افیون

افشاگری بی سابقه علیه نزدیکان احمدی نژاد

نویسنده کتاب جنجالی "شنود اشباح"، در تازه‌ترین نوشته خود اقدام به افشارگری بی‌سابقه‌ای درباره اسفندیار رحیم‌مشایی، رییس دفتر و محمدرضا رحیمی، معاون اول محمود احمدی‌نژاد کرده است.
رضا گلپور که پیش از این به دلیل نوشتن کتاب شنود اشباح مدتی را در بازداشت گذرانده بود، در سال‌های اخیر به دلیل "مواضع انقلابی" مورد حمایت رسانه‌های حکومتی قرارگرفته و اخیرا به برنامه‌های تلویزیونی از جمله "راز" نیز دعوت شده است.
گلپور در این افشاگری که در قالب نامه سرگشاده به مشایی منتشر شده است، مدعی شده در سه جلسه با اسفندیار رحیم مشایی درباره یافته‌های خود از پیشینه امنیتی، سیاسی و عقیدتی وی گفت‌وگو کرده و پس از آنکه مشایی از ادامه این جلسات خودداری کرده، تصمیم به افشاگری گرفته است.
گلپور در این نامه 20 صفحه‌ای ادعاهای زیادی درباره سوابق مشایی در قبل و بعد از انقلاب و همچنین اعضای خانواده وی مطرح و وی را متهم به جرایم سنگینی در واحد اطلاعات سپاه و نیز همکاری با سازمان مجاهدین خلق در سال های ابتدای انقلاب می‌کند.
این چهره امنیتی، در این متن همچنین ادعاهایی درباره واسطه ارتباط مشایی با امام زمان و همچنین فعالیت‌های اقوام و بستگان وی مطرح می‌کند.
به گزارش سایت آفتاب، گلپور در این مطلب همچنین به محمدرضا رحیمی، معاون اول محمود احمدی نژاد و سوابق وی قبل از انقلاب، ادعاهای اخلاقی و بستگان معاون اول رئیس جمهور هم پرداخته و ادعاها و اتهامات بی سابقه ای را به وی نسبت داده است.
شنود اشباح کتابی است که در سال 1381 منتشر شد و رضا گلپور در آن اتهامات زیادی علیه چهره های و احزاب اصلاح طلب مانند آیت الله محمد موسوی خویینی ها و بخصوص سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی مطرح کرد.
بسیاری از تحلیلگران این کتاب را پاسخی به کتاب های افشاگر قتل های زنجیره ای مانند "عالیجناب سرخپوش و عالیجنابان خاکستری" نوشته اکبر گنجی می دانند.
گلپور در سال 1383 اقدام به نگارش قسمت دوم کتاب شنود اشباح کرد اما این کتاب اجازه انتشار نیافت.
اینک نامه وی در شرایطی منتشر شده که محمدرضا رحیمی، معاون اول و اسفندیار رحیم مشایی، رئیس دفتر محمود احمدی نژاد، با فشارهای فزاینده اصولگرایان، نمایندگان مجلس، روحانیون ارشد و مراجع تقلید و حتی برخی چهره های نظامی و امنیتی برای کناره گیری از سمت خود مواجه هستند.
این دو مقام نزدیک به احمدی نژاد به اتهامات مالی و سیاسی متهم شده اند، اما رئیس دولت همواره از آنها دفاع کرده است.

تذکر دانشگاه تهران به گروهها برای بازنگری دروس تغییر دو رشته تأیید شد


جرس: عضو هیئت رئیسه دانشگاه تهران از مکاتبه با گروه‌های آموزشی این دانشگاه در راستای تأکید بر "بازنگری دروس و رشته‌های دانشگاهی" خبر داد و گفت: برخی گروههای آموزشی مدتی است بازنگری در دروس نداشته‌اند لذا به آنها تذکر داده شد که هرچه زودتر اقدامات لازم را در این زمینه انجام دهند.
 به گزاش مهر، سید مهدی قمصری با بیان این مطلب افزود: بازنگری دروس دانشگاهی، تغییر سرفصل های موجود و بازنگری رشته های دانشگاهی وظیفه گروههای آموزشی است همچنین اینکه درس هایی از سرفصل دروس یک رشته حذف شوند یا به سرفصل دروس یک رشته اضافه شوند از اموری است که توسط گروههای آموزشی پیشنهاد می شود.
 معاون آموزشی دانشگاه ادامه داد: برخی گروههای آموزشی در دانشگاه تهران در حال اجرایی کردن این برنامه مستمر هستند اما برخی گروههای آموزشی نیز در طول چند سال گذشته رشته ها و سرفصل دروس‌شان را بازنگری نکرده اند.
 قمصری از یادآوری مکتوب به روسای گروههای آموزشی دانشگاه تهران برای توجه به امر بازنگری دروس و رشته ها خبر داد و گفت: از کلیه گروههای آموزشی بخصوص گروههایی که در طول چند سال گذشته بازنگری نکرده اند درخواست شد تا زودتر دروس و رشته ها را بررسی و نظرات را برای بازنگری ارائه کنند.
 وی از تأیید شورای برنامه ریزی دانشگاه تهران برای "اعمال تغییر در دو رشته فارماکو و اپیدمیولوژی" از مجموعه رشته های دانشکده دامپزشکی این دانشگاه خبر داد و اظهار داشت: پیشنهادات گروههای آموزشی برای بازنگری در دروس و رشته های دانشگاهی در شورای برنامه ریزی دانشگاه بررسی می شود و این شورا مرجع تأییدکننده پیشنهادات گروههای آموزشی است.
گفتنی است در یک سال و نیم اخیر، تلاش وزارت علوم برای ایجاد تغییرات حداکثری و "اسلامی" کردن دانشگاه‌ها از طریق تعویض روسای دانشگاه‌ها، اخراج اساتید، حذف برخی رشته‌های دانشگاهی و در آخر تغییر روس درسی بیش از پیش شدت گرفته است.
  

مومنی خطاب به محسنی اژه ای: در شرح شکنجه های بازجویان سر سوزنی اغراق نشده است


در واکنش به ادعای هفته اخیر دادستان کل کشور و سخنگوی قوه قضاییه پیرامون “دروغ و ناباورانه بودن شکنجه های اِعمال شده بر عبدالله مومنی”، این فعال دانشجویی و زندانی سیاسی محبوس در بند ٣۵۰ زندان اوین که دوران محکومیت خود را سپری می کند، در خصوص اظهارات اخیر محسنی اژه ای جوابیه ای منتشر ساخت.                                                                      
گفتنی است عبدالله مومنی، سخنگوی سازمان دانشجویی ادوار تحکیم وحدت که در جریان حوادث بعد از انتخابات بازداشت و اکنون در زندان به سر می برد، طی نامه ای از زندان اوین خطاب به رهبر جمهوری اسلامی، مطالبی را در خصوص شکنجه شدید، اعترافات ساختگی و محاکمه نمایشی خود، و همچنین فقدان کامل استقلال قضایی در محاکمه اش شرح داده و خواستار تشکیل یک کمیته حقیقت یاب پیرامون رخدادهای صورت گرفته، شد.
این فعال دانشجویی که هم اکنون در حال گذراندن محکومیت ۴ سال و ۱۱ ماه خویش در بند ۳۵۰ زندان اوین تهران است، در نامه خود همچنین خاطرنشان کرده است “به آگاهی می رسانم من همچنان به اعتقاداتی که پیش از بازداشت داشته ام پایبندم و آنچنانکه توضیح دادم سخنانی را که تحت فشار در دادگاه روخوانی کردم، بیان اعتقاد خود نمی دانم.”

همسر محسن امین‌زاده :او همچنان پیگیر شکایت از سردار مشفق است


تحول سبز:همسر محسن امین زاده خواستار احقاق حقوق همسرش و برخورداری او از حداقل حقوق یک زندانی عادی شد.

“مهناز اصغرزاده” در گفت و گو با خبرنگار کلمه، با ذکر اینکه حتی از ملاقات حضوری و تماس تلفنی با همسرش منع شده اند، می گوید: فقط هفته ای یک بار، آن هم به اندازه پانزده دقیقه ملاقات کابینی وقت داریم و همیشه نگرانیم که به موقع به ملاقات کابینی نرسیم و فرصت ملاقات پانزده دقیقه ای از پشت شیشه را هم از دست بدهیم.
وی روحیه همسرش را خوب توصیف کرده و می افزاید: تاکید همسرم این است که مصرانه پیگیر شکایت خود از سردار مشفق هستند و خواستار رسیدگی به این شکایت از سوی مراجع قضایی هستند.
خانم اصغرزاده با انتقاد از رویه موجود در بازداشت همسرش، می افزاید: مسئولان قضایی به جای آنکه به شکایت همسرم و ۶ اصلاح طلب دیگر رسیدگی کنند، آنها را بازداشت کرده اند.
او همچنین خاطرنشان می کند که در چهار ماه گذشته، امین زاده از ملاقات حضوری و هم چنین تماس تلفنی با خانواده اش منع شده است.
مهناز اصغرزاده می گوید: مسئولان قضایی باید زمینه برخورداری همسرم از حداقل حقوق یک زندانی عادی را فراهم کنند و ما بتوانیم ماهانه یک بار ملاقات حضوری با او داشته باشیم.
محسن امین زاده، چهره برجسته سیاست خارجی و معاون وزیر امور خارجه در دولت سید محمد خاتمی، یک روز بعد از انتشار شکایتنامه هفت فعال اصلاح طلب از سردار مشفق به عنوان یکی از عوامل کودتای انتخاباتی، به زندان اوین بازگردانده شد .
محسن امین زاده، مصطفی تاج زاده، عبدالله رمضان زاده، فیض الله عرب سرخی، محسن صفایی فراهانی، محسن میردامادی و بهزاد نبـوی چندی پیش در شکواییه ای، به ظلم ها و دخالت های عده ای از فرماندهان سپاه در امور سیاسی کشور اعتراض کردند و با اشاره به اظهارات فردی موسوم به “سردار مشفق” این اظهارات را سند مهمی در جهت روشن شدن مسائل پشت پرده انتخابات ریاست جمهوری دهم و حوادث بعد از آن دانسته بودند.
امین زاده قبل از بازداشت اخیر هم، صبح روز سه شنبه ۲۶ خرداد در جریان بازداشت‌های پس از اعلام نتایج انتخابات دهم ریاست جمهوری بازداشت شد. او در تاریخ ۱۹ بهمن ۸۸ در دادگاه بدوی به ۶ سال حبس تعزیری محکوم شد که دادگاه تجدیدنظر این حکم را به ۵ سال زندان کاهش داد.
این زندانی سیاسی در روز ۲۱ بهمن سال گذشته، بعد از ۲۳۸ روز بازداشت، با قرار وثیقه ۷۰۰ میلیون تومانی به مرخصی آمد، اما در پی اعلام شکایت از سردار شفق به رئیس قوه قضاییه، دوباره به زندان اوین بازگردنده شد.

پیام شاهزاده رضا پهلوی به مردم ایران: یکپارچگی و گیتیگرایی (سکولاریسم) راز پیروزی ماست




چکیده:

یکپارچگی نیروهای سیاسی بر چرخگرد (محور) دمکراسی، پاسداشت هاگ های آدمی (حقوق بشر) و جدایی دین از حکومت راز پیروزی آزادیخواهان خواهد بود.
سرآغاز:
در فصلی نوین از جنبش دیرینۀ شما هم میهنان آزاده ام برای دستیابی به آزادی و صلح و بهروزی، مایلم درادامۀ عهدی که سال ها پیش با شما بستم این بار با بینشی روشن تر و دلی امیدوارتر از همیشه در راه تحقق هدف های والای زنان و مردان آزادۀ وطن از بندهای اسارت و برای استقرار حکومتی که برخاسته از ارادۀ شما و پاسدار همۀ آزادی ها و حقوقتان باشد با شما صحبت کنم.
در این گفتار، خطابم به ویژه نسل جوان ایران است، به زنان و مردانی که در زلزلۀ انقلاب و آغاز دوران وحشت و پس گَرد ایران یا هنوز دیده برجهان نگشوده بودند و یا از آن خاطره ای چندان ندارند. برای آنان است که نخست در بارۀ ابعاد فاجعــه سخن خواهم گفت و سپس از دلائلی کـه مـرا سی سال پیش به بستن عهــد با هم میهنانم برانگیخت. آن گاه به تصویری اشاره خواهم کرد که دیری است از ایران آینده، از ایرانی آزاد و سربلند، در دل و جانم نقش بسته است.
گرچه در این سال ها بارها تأکید کرده ام، امّا برای نسل جوانی که امروز در صف نخست جنبش به مقاومتی جانانه در برابر حاکمان پرداخته است لازم می بینم تصریح کنم که انگیزه ام در تلاش برای رهائی ایران از حکومت غاصبان کمک به برپائی نظــامی مردمی و قانـون مــدار در میهـن عزیــزاست؛ نظامی کــه بـازتاب خواست هم میهنانم باشد؛ حکومتی که تضمین آزادی ها و حقوق ملت را در سرلوحۀ وظائفش قرار دهد؛ حکومتی که خود را خادم و فرمانبردار مردم بداند و نه قیم و والی آنان.

* * *
در همۀ اين سال ها، خطرهای بسياررا به‌ جان خريده ام امّا در این راه تا حد توان از هیچ کوششی مضایقه نکرده ام. هر بار که هم میهن مبارزی به دست تبه ‌کار رژيم جمهوري اسلامي ‌برخاک وخون غلطيده، اراده ام به ايفای وظیفه ام راسخ تر شده است. هرروز، چون شما، بیشتر به این واقعيت پی برده ام که تا پایان عمر ولایت جمهوري اسلامي مردم ایران روی آزادي و امنيت و آسايش را نخواهند ديد و میهن عزیز ما اعتبار و حیثیت از دست رفتۀ خود را در جامعۀ بین المللی باز نخواهد یافت. از همين روست، که در اين سال‌ها برای کمک به همبستگی صفوف مبارزان آزادی خواه از هيچ تلاشی فروگذار نکرده ام. اعتقادم همچنان بر اين است که براي زدودن سايۀ سیاه ولايت فقيه از خاک ‌ميهن بايد صداها را رساتر و صف ها را فشرده تر کرد. از فرياد اعتراض شما زنان و مردان آزادۀ ايران است که غاصبـان حقوق ملّت امروز این گــونه هراسان شده اند و آزادی خواهان سراسر جهان چنین بی سابقه به تحسین و هواداری از پیکار برحق شما برخاسته اند.
* * *
جنبش سبز در سال گذشته در اعتراض به دخالت آشکار دولت در انتخابات و وارونه کردن نتایج آن آغاز شد. امّا این اعتراض سیل آسا تنها از نادیده گرفتن آرائی که به صندوق ها ریخته بودید سرچشمه نمی گرفت. لبریزشدن کاسۀ صبرتان پس از تحمل سیاه تــرین دوران تاریخ ایــران بـود که شما را به ادامـۀ مبـارزه در ابعــادی بی سابقه با دشمنان سوگند خوردۀ ایران و ایرانی بر انگیخت.
در این دوران مصیبت بار است که حاکمان غاصب، آزادی و حقوق مردمان را هیچ دانسته اند و جز با خشونت و ارعاب با ایرانیان آزادی خواهی که حقوق مسلم و انسانی خویش را می طلبند روبرو نشده اند؛ در این دوران است که اقتصاد شکوفای ایرانِ پیش از انقلاب را به سراشیب ورشکستگی کشانده اند؛ در همین دوران است که با موج اعدام ها، با تعطيل دانشگاه ها و پاکسازی های کينه توزانه، مسبب کوچ صدها و صدها هزار تن از لایق ترین فرزندان ایران از وطن شده اند؛ در همین دوران است که کمبودهای روزافزون زندگی تن فروشی و اعتیاد را در ابعادی غیرقابل تصور بر فرزندان وطن تحمیل کرده است؛ در دوران جمهوری اسلامی است که نسل جوان ايران، هنوز از تجربه‌هاي تلخ دوران تحصيل فارغ نشده، با کابوس بيکاري و سختی تأمین معاش و کمبود مسکن دست به گريبان شده است؛ و سرانجام در همین دورانِ سیاه است که فساد روز افزون و بی سابقه ای که در همه نهادهای حکومتی ریشه دوانده. مجموع همۀ این خشونت ها و قانون شکنی ها و ویران گری هاست که تیشه به ریشۀ ایران و اسلام هر دو می زند.
امّا، سلب حقوق و آزادی های مردم ایران و خم کردن پشتشان با سنگینی مشکلات روزافزون اقتصادی در برابر خطرهائی که این حکومت به عمد متوجه امنیت و تمامیت ارضی میهن عزیز ما کرده است رنگ می بازند. از همان آغاز بود که حکومت ولائی با درهم شکستن شیرازۀ ارتش مقتدر ایران و ریختن خون سردارانش، به حکومت عراق فرصت داد تا جسورانه بر میهن عزیز ما هجوم آورد. از روز نخست تولد نامبارکش حکومت ولائی با سرکوب اقوام گوناگون ایرانی، با تهدید و تحقیر و آزار پیروان مذاهبی جز تشّیع، و با هجومی بی رحمانه بر اهل تصوف و دراویش مسالمت جوی ایران، پیوندهای دیرینۀ همبستگی میان ایرانیان را نشانه گرفت. جنگ با عراق را نه مصیبت که نعمت الهی دانست زیرا ترجیح می داد به شکرانۀ این نعمت صدها هزار جوان و نوجوان ایرانی را که دل های پاکشان به عشق میهن می طپید در شن زارهای عراق دفن کند، امّا پاسخگوی وعده های دروغین خود به ملت نشود؛ هرچه توانست بر عمر جغد شوم جنگ افزود تا بتواند حکومت ظلم و وحشت را بر ملت مسلط کند؛ و در دشمنی با مردم ایران چنان کرد تا وطن عزیزی که خود قربانی تجاوز شده بود در نظر جهانیان همطراز متجاوزان شناخته شود. با دخالت مستقیم و غیر مستقیم در امور داخلی همسایگان دور و نزدیک ایران، عراق و لبنان و فلسطین و افغانستان، و با حمایت تبلیغاتی و مالی و نظامی خود از تندروترین دشمنان آزادی و همزیستی در این جوامع، نه تنها نام ایران عزیز را در نظر جهانیان با صفات پلیدی چون «تروریست» و «یاغی» آلوده کرد بلکه بسیاری از کشورهای بزرگ و کوچک دنیا را به دشمنی با ایران کشاند. اگر تاکنون ساده لوحانی در جهان نقش مستقیم این حکومت را در آشوب ها و کشتارهای سرزمین های دور و نزدیک ایران نمی دیدند سخنان سخیف و تهدیدهای خشونت بار رهبران مردم ستیز رژیم جای تردید برای کسی باقی نگذاشته است.
امّا، این همه نیز برای تحقق اهداف اصلی نظام جمهوری اسلامی که تحریک دیگران به دشمنی با ایران و برافروختن آتش ستیز و جنگ، است کافی نبوده. از همین رو، به بهانۀ دسترسی به انرژی هسته ای برای مقاصد صلح آمیز، سال هاست به جست و جوی دسترسی به سلاحهای خوفناک تری برآمده است تا زودتر به هدف اهریمنی خود رسد و بار دیگر ایران را آماج تعرّض و هجوم دیگران سازد. از رهگذر اصرار به پیمودن چنین کژراهه ای است که امروز کشور عزیز ما با بحرانی بی سابقه و خطرناک روبروست؛ بحرانی که هم میهنان عزیز صلح دوست من کمترین نقشی در ایجاد آن نداشته اند.
به باور من مردم آگاه و هشیار ایران منفعت و مصلحت خویش را نه دخالت مسلحانه و موذیانه در سرنوشت مردم فلسطین و عراق و لبنان می دانند، نه در دشمنیِ با جوامع آزاد و پیشرفته جهان و نه در اصرار دیوانه وار بر دست یافتن به سلاح های هسته ای. مردم ایران از یاد نبرده اند که امکان دسترسی به فـن آوری و انــرژی هسته ای برای مقاصد صلح آمیز، که حق مسلّم آنان است، سال ها پیش از انقلاب برایشان میسر شده بود. ایرانِ آن روز توانسته بـود، با همکــاری و موافقت جامعـۀ بین المللی، در راه رسیدن به این امکانات گام هائی بلند بردارد زیرا هیچ کشوری درجهان بیمی از گسترش طلبی و دخالت جوئی حکومت آن روز ایران نداشت. رژیم ولائی، امّا، با هدف های تجاوزطلبانه و سیاست های خارجی تحریک آمیز نه تنها آن امکان را یکسره نابود کرده بلکه اکثریت قریب به اتفاق دولت های جهان را از نزدیک و دور، به دشمنی باایران برانگیخته است تا بتواند به بهانۀ دفاع از ایران به سرکوب مخالفان و منتقدان خود هرچه خشونت بارتر ادامه دهد. امّا، همسو و همصدا با شما هم میهنان عزیزم، من نیز مسئولیت اصلی هر آسیب و خدشه ای که از سوی دیگران به تمامیت و یکپارچگی ایران عزیز وارد آید با حکومت غاصبی می دانم که در دشمنی با ایران و مردم ایران همتائی در تاریخ بلند ما نداشته است.
* * *
هم میهنان عزیزم،

امروز هم، چون بارهای پیشین که فرصت سخن گفتن با شما را یافته ام، می خواهم به ویژگی های حکومت آرمانی شما اشاره کنم. زیرا در این سال های تلخ و تباه، از راه های گوناگون، هم از خواست ها و آرمان های های دیرین شما برای زیستن در یک جامعـۀ آزاد و مسالمت جو آگــاه شده ام و هم از رنــج ها و محرومیت هائی که بی رحمانه بر شما تحمیل شده است. کوشیده ام سخنی نگویم و ادعائی نکنم مگر از دل و زبان، و به خاطر و یاد شما، برآمده باشد. از همین روست که بخشی بزرگ از باورها و آرزوهایم در بارۀ آیندۀ ایران ملهَم از باورها و آرزوهای شما بوده است که در کورۀ آتشین دورانی چنین تلخ به هشیاری و آگاهی های بی نظیر رسیده اید.
باور من این است که شما بسی بیشتر از نسل های پیشین با معنای آزادی و حقوق تان آشنا شده اید و به اهمیت دستیابی کامل به همۀ آن ها پی برده اید. آموزگارتان در راه این آشنائی و آگاهی کسانی بوده اند که با ادامۀ حکومت ولائی و نامشروع خویش یک لحظه هم از ستیزی دائمی با یکایک این آزادی ها و حقوق دست نکشیده اند. شما هریک چون لقمان حکیم اید که ادب از بی ادبان آموخته بود. هر تباهی و ویرانی که این گروه خودکامه به بار آورده اند؛ خون هر زن و مرد آزاده ای را که بی شرمانه بر زمین ریخته اند؛ قلم هر ایرانی حق گوئی را که به ناحق شکسته اند، هر دستبرد خائنانه ای که به خزانۀ ملت زده اند، اشتیاق شما را به بناکردن حکومتی که در خور شما و سزاوار فداکاری های شما باشد دو چندان کرده است. یقین می دانم که اکثریت شما، به ویژه جوانان و زنان هشیار و برومند میهن، اگر درسی از سال ها تجربۀ تلخ و فراموش نشدنی آموخته باشید این است که استقرار حکومتی که بتواند پاسدار منافع ملی ایران و حافظ آزادی ها و حقوق شهروندانش باشد بدون یک قانون اساسی مترقی و انسان محور که سنگ بنا و شالوده اش اصول مندرج در اعلامیۀ جهانی حقوق بشر، و دیگر میثاق های مکمل آن، باشد محال خواهد بود.
در این واقعیت تردید ندارم که شما می خواهید قانون اساسی آیندۀ ایران آزادی ها و حقوق برابرِ همۀ شهروندان ایران را، به هر مذهب و مسلک، با هر اعتقاد سیاسی و از هر قوم و قبیله ای، بی هیچ استثنائی محترم بشمرد؛ توجهی خاص به خواست های بر حق همۀ اقوام ایرانی داشته باشد، اقوامی که به ویژه در دوران حاکمیت غاصبان انحصار طلب، از تبعیض ها و محرومیت های بی سابقه رنج برده اند. یقین داشته باشیم که برآوردن چنین خواست هائی با وحدت ملی و تمامیت ارضی ایران نه تنها در تضاد نخواهد بود بلکه پیوندهای دیرینۀ تاریخی و فرهنگی و آرمانی همۀ ساکنان میهن کهن سال ما را از همیشه استوارتر خواهد کرد.
* * *
تجربۀ همۀ جوامع پیشرفته و آزاد جهان و به ویژه تجربۀ تلخ مردم ایران در حکومت ولایت مذهبی تردیدی در این واقعیت برجای نگذاشته که تدوین چنین قانون اساسی، تأمین و تضمین حقوق و آزادی های فردی و اجتماعی مردم ایران و برپائی حکومتی شایستۀ ملت نیازمند آن است که نهادهای قانون گذاری، اجرائی و قضائی دولت در انجام وظائف خود، به ویژه در تأمین و تضمین آزادی و برابری حقوق اساسی یک یک شهروندان ایران، تابع احکام هیچ مذهب و مکتبی نباشند. با چنین حکومتی و در چنین جامعه ای است که شبح شوم تبعیض های مذهبی و قومی و سیاسی از عرصۀ زندگی فردی و اجتماعی مردم ایران برای همیشه رخت خواهد بست. با چنین حکومتی است که ایران عزیز ما خواهد توانست بسان فرشتۀ صلح و همزیستی، و نه چونان اهریمن جنگ و خونریزی و ویرانی، جای شایستۀ خویش را در میان همسایگانش، در جامعۀ جهانی، باز یابد.
من ترديد ندارم که، اگر نه همه، اکثریت غالب رهبران روحاني که با احترام به خواست و ارادۀ اکثــریت قاطع مــردم راه خــود را از راه حاکمان سـرکوب گــر جدا کرده اند و رژیم جمهوری اسلامی را نه جمهوری می دانند و نه اسلامی، با آن چه شما می خواهید مخالفتی ندارند. آن ها هم اعادۀ حیثیت خویش و احیای اعتبار و احترام از دست رفتۀ اسلام را نیز چون شما در برپائی یک حکومت انسان گرا و مسالمت جو می بینند.
تا پايان راه، تا هنگامي که شما عزيزان من بتوانيد بر سرنوشت خود مسلط شويد راهی دشــوار و پرخطــر در پیش است. بايــد دام ها را بشناسیــم و فریب سخنان عوام فریبانه را نخوریم. یقین داشته باشیم که شیرازه های حکومت بیداد و استبداد هیچگاه به سستی امروز نبوده و آثار شکست و ضعف و آشفتگی در صف زورگویان چنین روشن نمایان نشده است.
* * *
سخن پایانی من با آن گروه از هم میهنانی است که به اجبار ترک وطن کرده اند و امروز در سرزمین هایی زندگی می کنند که در آن آزادی و حق هرکس به تجمع و بیان، به هر باور سیاسی و هر اعتقاد مذهبی مصون و محترم است. دریغ که ازچنین آزادی و حقی برای یــاری به هموطنــان اسیر خویش در ایـران آن گونـه که باید و می توانستیم، بهره نبرده ایم. دریغ که در این سال ها دلمشغولی های سیاسی ما بیشتر هدف های فردی و آرمان های گروهی و حزبی و مسلکی بوده اند و نه خواست های حیاتی و اصلی مردم اسیر ایران. آیا زمان آن نرسیده است که در نبرد مرگ و زندگی که امروز مردم ایران را چنین سخت دامن گرفته، به افق بلندتری بنگریم و راه نوینی را برگزینیم؟ راهی که در آن بتوانیم از نیروی بزرگ و بالقوه ای که در دسترس ماست تنها برای یاری به تحقق مهم ترین و حیاتی ترین هدف مردم ایران که دسترسی به آزادی ها و حقوق انسانی پایمال شدۀ خویش بهره گیریم. از میان نزدیک به چند میلیون ایرانی که امروز در آن سوی مرزهای وطن در آزادی و آسایش نسبی زندگی می کنند به یقین می توانیم بخشی بزرگ را به پیمودن این راه برانگیزیم. توفیق در این راه نیازمند آن است که در حداقل هدف ها و آرمان های مشترک به توافق رسیم که چیزی جز هدف ها و آرمان های دیرینۀ مردم ایران نیست: رهائی از زنجیر استبداد، بهره مندی از آزادی ها و حقوق انسانی و ریختن شالوده های حکومتی متکی به ارادۀ مردم.
شماری روز افزون از ایرانیان در همه جای دنیا امروز بـه این واقعیت پی برده اند که برپایۀ «جدایــی دین از حکومت» و با اتکــا بـه «اعلامیـۀ جهانــی حقوق بشر» می توان مهم ترین منبع الهام و انگیزۀ همبستگی ایرانیان بـرای کمک به تحقق خواست های اساسی ملت را فراهم آورد. این همان اصولی است که از سال ها پیش نخبگان ایران، به ویژه دانشجویان و دانشگاهیان، از زن و مرد، به نقش اساسی اش در بنــا کردن نهادهــای دموکراتیک پی برده انــد . در واقع بر پایــۀ همین دو اصل می توان به توافقی گستـرده رسیــد و به تــلاشی پیگیر و مشترک پــرداخت که کارساز ترین شیوه ها و برنامه ها را برای کمک به تحقق اهداف جنبش آزادی خواهانۀ مردم ایران فرارویمان گذارد. در نهایت تعیین سرنوشت کشور به رای آزادانۀ مردم ایران گذارده خواهد شد، از همین روست که من نیز خواهان شرایطی کاملا دموکراتیک برای برگذاری انتخاباتی کاملا آزاد هستم وچنین شرایطی جز در زمان خلاصی از رژیم حاکم میسر نخواهد بود.
دام ها و مهلکه های تازه ای را که رهبران زخم خورده و خشمگین فرا راه مردم قرار داده اند خطرناک تر از آن باید شمرد که به هیچ یک از ما فرصت اندیشیدن به منافع سیاسی، مسلکی و فرقه ای خود دهد. در این برهۀ تاریخی تنها باید در اندیشۀ سرنوشت ایران و مصلحت مردم ستم کشیده و سربلندش بود، باید در جست و جوی راهی برآمد که بتواند امکان نیل به آزادی و حقوقشان را فراهم آورد که مهم ترین ضامن منافع ملی و یک پارچگی وطن است.
با همه موانع و دشواری هائی که برای رهائی ایران از بند استبداد فرا راه مردم آزادۀ ایران قراردارد، یقین داشته باشیم که چیرگی ملتی بزرگ و سربلند بر حاکمانی حقیر و فرومایه حکم مسلم تاریخ جهان است. حاکمانی که هرگز برای هویت ملی و تاریخ پرافتخار ایرانی ارج و احترامی قائل نبوده اند و منافع و مصالح مردم ایران را در این سال ها همواره قربانی ماجراجوئی های مصیبت بار خود کرده اند با تکیه بر کدام ریشه و توشه خواهند توانست در برابر امواج کوبندۀ جنبش آزادی خواهانه مردم ایران مقاومت کنند؟ بنابراین راهی جز تن دادن به خواسته های مردم را ندارند و بهتراست ارادۀ ملت را محترم شمرده و راه را به یک آشتی ملی نبندند. در چنین شرایطی می توان به پیروزی مسلم مردم آزادۀ ایران مطمئن بود و به فردای روشن ایران امیدوار.
به عشق دیدن ايرانی رها از استبداد، دروغ و ستيزه جوئی، به اميد ايرانی صلح دوست و صلح پرور و سربلند و به اميد روزگاری بهتربرای همۀ زنان و مردان وطن، پیروزی قطعی و نهائی شما را آرزو دارم.
خداوند نگهدار ایران باد
رضا پهلوی

جمعه، آذر ۰۵، ۱۳۸۹

کاریکاتور ( caricature) - كراوات اسلامي


آغاز یک فریاد




انتقال پیمان کریمی آزاد به سلول انفرادی پس از ضرب و شتم توسط پزشک زندان

 جرس: پیمان کریمی آزاد، از بازداشت شدگان حوادث عاشورای٨٨، که تا کنون در بازداشت به سر می برد، شامگاه عید غدیر، در حالیکه به شدت بیمار بود، از بند ٣۵۰ در شب عید غدیر به سلول انفرادی بازداشتگاه ٢۴۰ اوین منتقل شد.
به گزارش منابع خبری جرس، کریمی آزاد طی ماههای اخیر در شرایط وخیم و نامساعد جسمی به سر می برد، به طوری که در ماههای اخیر به دفعات از بند ٣۵۰ اوین به بهداری داخل زندان و بیمارستان طالقانی تهران منتقل گردید.
این گزارش ادامه داد وی در شب عید غدیر به دلیل خشم مسئولان بهداری زندان اوین از مراجعات وی، جهت تنبیه به بازداشتگاه ٢۴۰ و سلول انفرادی منتقل شد.
گفتنی است مراجعات مکرر پیمان کریمی آزاد به بهداری اوین، به دلیل افت فشار پی در پی فشار خون و تزریق ۱۰٨ واحد انسولین در طول شبانه روز بوده و بی تفاوتی و عدم رسیدگی به این بیمار زندانی، سبب اعتراض پیمان به رفتار غیرمسئولانه پزشک و بهیاران بهداری زندان شد، و متعاقب این مسئله، تعدادی از ماموران بهداری زندان وی را مورد ضرب و شتم و حملات مشت و لگد قرارداده و ضمن شکایت از وی، درشب عید غدیر - در حالیکه وی در شرایط اضطراری پزشکی قرار داشت - به زندان انفرادی منتقل کردند.
شایان ذکر است در پی انتقال وی به سلول انفرادی، وی مسئولان زندان را تهدید به اعتصاب غذا و دارو نموده است که باعث افزایش نگرانی ها درخصوص اوضاع جسمی وی می باشد.
وی یکی از هفده زندانی بند ۳۵۰ بود که چند ماه پیش، در پی اعتراض به رفتار توهین آمیز ماموران و مقامات زندان و لغو ملاقات برخی از زندانیان، به سلول انفرادی منتقل شده بود .
پیمان کریمی آزاد از بازداشت شدگان حوادث ششم دی ماه(عاشورا) ٨٨ می باشد.

به انتظار سرود سبز آزادی

به انتظار سرود سبز آزادی


حضور سارا شريعتی، ناصر فکوهی و يوسف اباذری در همايش فلسفه تکذيب شد

بعد از انتشار تکذيبیۀ دکتر غلامرضا کاشی، مبنی بر عدم شرکت ايشان در مراسم دولتیِ "همايش فلسفه"، منابع موثق خبری جرس گزارش دادند سارا شريعتی، يوسف اباذری و ناصر فکوهی نيز، در مراسم فوق الذکر حضور نداشته و اين افراد حتی به قيمت از دست دادن شغل خويش، در اعتراض به شرايط برگزاری همايش در آن شرکت نکرده اند.
به گزارش منابع خبری جرس، دکتر سارا شريعتی نه تنها در همايش حکومتیِ روز فلسفه شرکت نکرده است، بلکه از سوء استفاده مسئولين همايش از نام و اعتبار وی ناراضی بوده و به بهای از دست دادن کرسی خود در هيئت علمی دانشگاه تهران، از اين مسئولين شکايت کرده اند.
گفتنی است سارا شريعتی پيش از برگزاری همايش نيز، به اين مسئله معترض بوده، اما بدليل بی‌توجهی رسانه ها، اين امر مغفول مانده بود.
اين منبع آگاه خاطرنشان کرد که غير از سارا شريعتی، دکتر يوسف اباذری و ناصر فکوهی نيز، در اين برنامه شرکت نکرده اند و خبرسازی برخی رسانه ها، بی احترامی به حيثيت افرادی است که به قيمت از دست دادن شغل خود، در اعتراض به شرايط برگزاری همايش دولتی، در آن شرکت نکردند.
گفتنی است روز چهارشنبه نيز، دکتر غلامرضا کاشی، استاد فلسفه سياسی دانشگاه علامه طباطبايی، خبر حضور خود در همايش مذکور را تکذيب کرده بود.
اين استاد فلسفۀ سياسی تاکيد کرده است، هرچند اسم وی به‌عنوان يکی از سخنرانان اين همايش در برنامه اعلام شده، اما ايشان مشارکتی در همايش مزبور نداشته است.
همايش روز جهانی فلسفه در حالی از روز ٣۰ آبان تا دوم آذر در تهران برگزار شد که سازمان جهانی «يونسکو» از حضور در اين برنامه و همراهی با آن صرف‌نظر و کناره‌گيری کرد و در پی کناره گيری سازمان سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد از اين همايش، طيف وسيعی از انديشمندان و فلاسفه شاخص ايرانی و بين المللی نيز، از حضور و شرکت در اين کنفرانس خودداری کردند .
گفتنی است درحاليکه مقامات برگزار کنندۀ همايش فلسفه در تهران، بعد از کناره گيری سازمان يونسکو از آن همايش، اين اقدام را "مفيد" ارزيابی کرده و مدعی "برگزاری باشکوه" همايش تهران شده بودند، علاوه بر غيبت شاخص ترين فيلسوفان جهان، مهمترين حکيمان، فلاسفه، اساتيد و مترجمان ايرانی اين حوزه نيز، در همايش شرکت نداشتند.
Mohamad Rasool Fatemi Nasab

Create your badge